Designing Hope
by Jeremy D. Cherry
طراحی به مثابه کنش امیدوارانه
در جهانی که بیثباتی، پیچیدگیهای شتابزدهی فناوری، و بیتفاوتی ساختاری در حال شکل دادن به آیندهی جوامع انسانیاند، مفهوم «امید» غالباً به حاشیه رانده میشود. در چنین فضایی، جریمی د. چری در کتاب Designing Hope با جسارت و دقت، تلاش میکند امید را از یک مفهوم انتزاعی و احساساتی به یک قابلیت طراحیشدنی، و حتی یک تعهد اخلاقی در عمل طراحی تبدیل کند.
چری در این کتاب، که حاصل سالها تجربهی حرفهای در طراحی دیجیتال و همکاری با نهادهای گوناگون اجتماعی، آموزشی و فرهنگی است، از طراحی بهعنوان ابزاری برای پرورش زندگی انسانی، تقویت مسئولیتپذیری، و خلق آیندهای مشارکتی دفاع میکند. او طراحی را نه صرفاً تولید محصول یا حل مسئله، بلکه فرآیندی عمیقاً انسانی و اخلاقی میداند که باید در بستر اجتماع، تجربه زیسته، و آیندهنگری تعریف شود.
ساختار کتاب
Designing Hope از یک پیشگفتار و مقدمه تحلیلی آغاز میشود و سپس در قالب هشت فصل اصلی، یک چارچوب عملی و فلسفی برای آنچه «طراحی امیدوارانه» نامیده میشود، ارائه میدهد. هر فصل با عنوانی مفهومی و یک تمرین عملی (Practice) به پایان میرسد تا مخاطب بتواند ایدههای نظری را به کنش روزمرهی طراحی ترجمه کند.
عناوین فصلهای کتاب بهترتیب عبارتاند از:
Designing Hope (طراحی امید)
Refining Intent (تصفیهی نیت)
Impacting Humanity (تأثیرگذاری بر انسانیت)
Tooling Curiosity (ابزارسازی برای کنجکاوی)
Translating Integrity (ترجمهی صداقت)
Honoring Engagement (حرمتنهادن به تعامل)
Navigating Complexity (جهتیابی در پیچیدگی)
Building Community (ساختن جامعه)
در پایان، یک چارچوب مفهومی جامع و یک جمعبندی تأملبرانگیز (Epilogue) ارائه میشود که در کنار اطلاعاتی دربارهی نویسنده، پیوندی میان تجربهی زیستهی چری و جهانبینی طراحی او برقرار میکند.
فصل اول: طراحی امید
طراحی در برابر ترس: امید بهمثابه انتخاب
جریمی چری فصل اول کتاب خود را با یک مسئله شخصی آغاز میکند: اضطراب. تجربهی زیستهی او از دوران کودکی تا بزرگسالی، و ابتلا به اختلال اضطراب فراگیر (GAD)، نقطهی عزیمت او برای ورود به بحث طراحی و امید است. او نمیخواهد طراحی را تنها در بستر زیبایی یا عملکرد تحلیل کند، بلکه میپرسد:
آیا طراحی میتواند بهمثابه ابزاری برای مواجهه با ترس، ناامیدی، و بحرانهای انسانی عمل کند؟
از نگاه چری، «امید» نه احساسات کودکانه است، نه خوشبینی سطحی. بلکه نوعی انتخاب آگاهانه در برابر ترس و فلجشدگی روانی است.
امید به معنای اعتماد فعال به امکان بهبود، و طراحی hopeful یعنی طراحیای که این اعتماد را به دیگران منتقل میکند.
«امید عضلهای است که نیاز به تمرین مداوم دارد. همیشه حاضر است، فقط باید چشمهایی تربیتشده داشته باشیم تا آن را ببینیم.»
تعریف امید: بازگشت به واژگان کهن
چری بهجای بهرهگیری از تعاریف مبهم و روانشناسانه، به سراغ فرهنگ لغت وبستر (1828) میرود تا واژهی «امید» را از لایههای مصرفزدهی امروزیاش پاک کند. از نظر او، آنچه ما در محاوره «امیدوارم بارون نیاد» یا «امیدوارم قهوه تموم نشده باشه» میگوییم، هیچ نسبتی با معنای اصلی این واژه ندارد.
وبستر در تعریف دوم خود از امید مینویسد:
«امید یعنی بالاترین سطح از انتظار نیکبینانهی مبتنی بر دلیل.»
در این معنا، امید فقط احساس نیست، بلکه اعتماد فعالی به امکان تحقق "خوبی" در جهان است. این تعریف، نقطهی پیوند مفهومی میان اخلاق، مسئولیت و عمل طراحی را فراهم میسازد.
طراحی برای دیگران: مسئولیت در برابر مشتری و کاربر
چری در ادامه به مسئلهای مهم و گاه غفلتشده در فرایند طراحی اشاره میکند: نسبت طراح با مشتری (Client) و کاربر نهایی (User). از دید او، طراح نهتنها باید برای کاربر امید بسازد، بلکه اغلب باید برای خود مشتری هم این امید را احیا کند.
در تجربهی او، بسیاری از پروژهها از همان ابتدا با نوعی بیاعتمادی، شکستباوری یا بیانگیزگی همراهاند. گاهی کارفرما خودش به چیزی که طراحی میشود ایمان ندارد. در اینجا، طراح تبدیل میشود به کسی که باید آن جرقهی اولیهی ایمان و معنا را بازگرداند.
«ما صرفاً استخدام نمیشویم تا چیزی را طراحی کنیم. ما استخدام میشویم تا امید را بازسازی کنیم. مشتریها، اغلب بدون آنکه خودشان بدانند، بهدنبال نگاهی تازه به کار خود هستند.»
طراحی بهمثابه کنش اخلاقی
نکتهی مهمی که چری بارها بر آن تأکید میکند، این است که طراحی اگر خالی از امید باشد، بهناچار به نوعی بازتولید بیطرفانهی وضعیت موجود میانجامد. اما امید، ما را وادار میکند که باور داشته باشیم:
شرایط فعلی تنها گزینهی ممکن نیست؛
راههای بهتری وجود دارد؛
و طراحی میتواند این راهها را واقعگرایانه مجسم و اجرایی کند.
طراحی امیدوارانه، همانطور که چری تأکید میکند، نیازی به توهم یا فانتزی ندارد؛ بلکه نیازمند اخلاق، شناخت زمینه، و تعهد انسانی است.
طراح، وکیل مدافع کاربر
یکی از نکات کلیدی در این فصل، تغییر نقش طراح از یک "خدمتگذار پروژهای" به یک مدافع اخلاقی و انسانی است. طراحان نهتنها باید برای کارفرما کار کنند، بلکه موظفاند صدای کاربران نهایی باشند. بهویژه در پروژههایی که با فشار بازار، سرعت و هزینه طراحی میشوند، این نقش حیاتیتر است.
چری میگوید که وقتی طراحی صرفاً در خدمت رضایت مدیر پروژه باشد، امید به حاشیه رانده میشود. اما اگر طراح با گوشسپردن به داستانهای کاربران، واقعیت زندگی آنها را وارد چرخه طراحی کند، آنگاه محصول یا سرویس نهایی تبدیل به ابزاری انسانی، اخلاقی و کارآمد میشود.
«ما فقط نباید برای مشتریهایمان امیدوار باشیم؛ ما باید برای کاربرهای آنها نیز امید داشته باشیم. باید دائماً به یاد داشته باشیم که آنچه طراحی میکنیم، بر انسانهای واقعی تأثیر میگذارد.»
تمرین فصل ۱:
درباره امید حرف بزن
چری پیشنهاد میکند که طراحان، برخلاف عادت حرفهای رایج، در جلسات اولیهی طراحی صراحتاً از امید بگویند. او میگوید:
«امید نباید در طراحی فرض گرفته شود. اگر بخشی از هدف پروژه است، باید آن را بلند بگوییم. گفتنِ آن، خود بخشی از عمل طراحی است.»
این تمرین، بهویژه در فرهنگهایی مانند ایران که در آن انتقاد ساختاری، بیاعتمادی نهادی و عدم شفافیت فراگیر است، میتواند اثرات بسیار عمیقی داشته باشد. طراح ایرانی، اگر بهجای واژههایی خنثی مثل "خروجی" و "راهحل"، از مفاهیمی چون "آینده بهتر"، "بازسازی اعتماد"، یا "خلق معنا" استفاده کند، خود به عامل تغییری بنیادین در فرایند طراحی تبدیل میشود.
فصل دوم: تصفیهی نیت
نیت در طراحی: چالشی پنهان، اما سرنوشتساز
در این فصل، جریمی چری به یکی از ظریفترین، اما تعیینکنندهترین عناصر طراحی میپردازد: نیت طراح. او تأکید میکند که بسیاری از شکستهای اخلاقی در طراحی، نه از ناتوانی فنی یا فقدان اطلاعات، بلکه از نیتی ناپالوده، ناپایدار یا نادقیق ناشی میشوند. طراحان در مسیر خلق، بهسادگی ممکن است دچار خودفریبی یا "توهم قهرمان بودن" شوند؛ جایی که بدون بررسی واقعیات، راهحلهایی طراحی میکنند که برای خودشان جذاب و معنادار است، اما با مسئلهی واقعی کاربران و بافت اجتماعی فاصله دارد.
«قهرمان بودن برای طراح وسوسهبرانگیز است. اما گاهی باید بپذیریم که مسألهای که میخواهیم حل کنیم، واقعاً وجود ندارد.»
او پیشنهاد میکند که طراح پیش از هر اقدام، باید نیت خود را مثل فلز درون کوره تصفیه کند: با مواجهه با نقد، گفتوگو با دیگران، پذیرش خطا و بازاندیشی مداوم در چیستی مسئله.
طراحی متکبرانه، طراحی فروتنانه
چری مینویسد که بخش زیادی از آنچه او «طراحی متکبرانه» مینامد، ناشی از این است که طراح خود را "صاحب مسئله" یا "منجی کاربر" میپندارد. او راهحل را از پیش میداند و فقط دنبال اجرای آن است.
در برابر این وضعیت، طراحی امیدوارانه به طراح میگوید:
بپرس، نه پاسخ بده؛
بشنو، نه فقط تحلیل کن؛
بفهم که هر مسئلهای لایههای پنهان دارد.
در اینجا طراح فروتن کسی است که میپذیرد همهچیز را نمیداند و به کاربران و دیگران اجازه میدهد در فرآیند طراحی مشارکت کنند.
این ایده مستقیماً با مفهوم طراحی مشارکتی، اخلاق در تجربه کاربر، و پژوهش زمینهمحور همراستا است.
قدرت نقد و تعامل: طراحی در خلأ شکست میخورد
چری به تجربهی شخصی خود از دوران تحصیل در طراحی اشاره میکند؛ زمانی که نقد شدن در کلاس درس، تجربهای اضطرابآور اما آموزنده بود. او تأکید میکند که طراحی واقعی باید در معرض نگاه دیگران قرار گیرد و طراح باید این نگاهها را نه تهدید، بلکه ابزار پالایش نیت و مسیر ببیند.
«ما باید به دیگران اجازه بدهیم در نیت ما مشارکت کنند. طراحی، مالکیت فردی نیست؛ امانتی است از طرف جامعه.»
در این زمینه، چری مفهوم مالکیت طراحی را بهگونهای بازتعریف میکند که بیشتر به سرپرستی و امانتداری شباهت دارد. او باور دارد که محصول نهایی باید در اختیار کاربر و جامعه قرار گیرد، نه فقط مشتری یا کارفرما.
مسمومیت فرضها: دشمن نادیدنی طراحی
در یکی از تأملبرانگیزترین بخشهای فصل، چری به مسئلهی فرضیات طراح میپردازد. او هشدار میدهد که طراحی بر پایه فرضهای ناآزموده، بیش از هر چیز به فاجعه منجر میشود؛ چراکه طراح، بیآنکه واقعیت را ببیند، راهحلی برای مسئلهای خیالی میسازد.
مثالهای او از اپلیکیشنهایی که بدون درک نیاز واقعی کاربران ساخته شدهاند و پس از چند ماه از کار میافتند، یادآور این نکته است که طراح باید از منطقهی امن ذهنی خود خارج شود و با واقعیتهای زندگی کاربران مواجه شود.
تصفیهی نیت در عمل: بازگشت به آدمها
در انتهای فصل، چری باز هم بر یک اصل کلیدی تأکید میکند: بازگشت به انسانها. طراحی hopeful تنها زمانی ممکن است که طراح از میان دادهها، اهداف تجاری و زیباییشناسی، راهی به سمت کاربران واقعی پیدا کند.
او تأکید میکند که «درک انسانها»، کار سادهای نیست، اما تنها راه ممکن برای خلق طراحی اخلاقمحور، پایدار و معنادار است.
تمرین فصل ۲:
با انسانهای واقعی کار کن
چری مینویسد:
«آدمها شلختهاند. غیرقابل پیشبینی، گاهی خستهکننده، و اغلب پیچیده. اما طراحی بدون حضور آنها، فقط یک شبیهسازی تهی است.»
او از طراحان میخواهد که در روند طراحی، حتماً با افراد واقعی تعامل کنند؛ مصاحبه، مشاهدهی میدانی، شنیدن روایتها — حتی در پروژههایی که از نظر بودجه یا زمان محدودند. این تمرین، ما را از فرضسازی و خودمرکزبینی رها میکند و نیت طراحی را به انسانها گره میزند.
فصل سوم: تأثیر بر انسانیت
طراحی در بستر زندگی انسانی: بازگشت به «ما»
جریمی چری در این فصل، طراحی را در متن پیچیدهتر و وسیعتری قرار میدهد: زیستجهان انسانها. او معتقد است که طراحی واقعی، همیشه در بستر انسانهای زنده، بدندار، اجتماعی و آسیبپذیر معنا پیدا میکند. اگر طراحی را از این بستر جدا کنیم، حاصل چیزی خواهد بود که او «توهم تعامل» مینامد — مانند فشردن لایک در شبکههای اجتماعی، که بهجای تعامل واقعی، نوعی شبیهسازی دیجیتالی بیمعنا از ارتباط انسانی است.
«یک لبخند واقعی همتراز با یک دابلتپ مجازی نیست. اگر طراحی نتواند این تفاوت را درک کند، عملاً بر ضد انسانیت کار میکند.»
طراحان باید مدام از خود بپرسند:
آیا آنچه طراحی میکنم، به زیست انسانی معنا و انسجام میبخشد؟
آیا این طراحی به فرد، گروه یا جامعهای قدرت میدهد، یا صرفاً آنها را به داده و عدد تبدیل میکند؟
طراحی در خدمت انسان، نه کارایی
یکی از نقدهای اصلی چری به روندهای رایج طراحی دیجیتال، فدا کردن انسانیت بهپای بهرهوری است. او مینویسد که امروزه طراحان بیش از آنکه دغدغهی معنا، همدلی و تجربهی انسانی داشته باشند، درگیر معیارهایی چون نرخ تبدیل (conversion)، ترافیک، زمان ماندگاری در صفحه و دیگر شاخصهای بازاری هستند.
«در دنیای امروز، انسانها بهعنوان موانع بهرهوری دیده میشوند؛ طراح موفق کسی است که کاربر را بهسرعت از نقطه A به B برساند، بیآنکه لازم باشد فکر کند یا حس کند.»
اما طراحی امیدوارانه، دقیقاً برعکس این رویکرد است. این طراحی، کاربر را «هزینه» نمیبیند، بلکه او را مبنای طراحی قرار میدهد. چنین رویکردی در تضاد با «اقتصاد توجه» است که تلاش میکند انسان را به کالای مصرفی تبدیل کند.
طراحی بهمثابه بومشناسی:زیستبوم زنده
چری در ادامه، استعارهی بومشناسی طراحی را پیشنهاد میدهد. او طراحی را نه بهعنوان یک عمل صرفاً فردی، بلکه بهعنوان کنشی میبیند که در یک اکوسیستم انسانی–اجتماعی اتفاق میافتد. طراحی، بخشی از مجموعهای از روابط است که در آن کاربران، محیط، فرهنگ و فناوری با هم تعامل دارند.
مثال او از نقشه متروی نیویورک (Massimo Vignelli) — که در عین سادگی و دقت، به هزاران انسان کمک میکند که در فضای پیچیدهی شهری مسیر خود را بیابند — نشان میدهد که طراحی خوب چگونه میتواند در متن یک اکوسیستم زنده، کارآمد و انسانی عمل کند.
«طراحی واقعی، مثل نقشهی مترو است؛ نه فقط مسیر را نشان میدهد، بلکه اضطراب را کم میکند، حس مکان میدهد، و اعتماد میسازد.»
اسمگذاری بهجای عددسازی: بازگشت به چهرهها
در بخشی از فصل، چری به یکی از مسائل اخلاقی جدی طراحی در عصر دیجیتال میپردازد: تبدیل انسانها به داده، نمودار و پرسونا. او هشدار میدهد که استفادهی بیرویه از ابزارهای سنجش بدون شناخت افراد واقعی، طراحی را بهسوی حذف «چهره» و «داستان» سوق میدهد.
او با اشاره به واژهی Design که از ریشهی لاتین designation میآید، تأکید میکند که عمل طراحی، ذاتاً نوعی «نامگذاری» است — یعنی دادن معنا، جایگاه و شأن به تجربهی انسانی.
«وقتی نام کسی را حذف میکنید، او را بهتدریج از انسانیت تهی میکنید. ما باید در طراحی، دوباره نام بدهیم — نه عدد.»
کاربران، راهنماهای ما هستند، نه مانعها
یکی از فرازهای مهم این فصل، بازنگری در نسبت میان طراح و کاربر است. چری بهصراحت مینویسد که در بسیاری از پروژهها، کاربران بهعنوان دشمن طراحی خوب معرفی میشوند:
«آنها درست استفاده نمیکنند»
«کاربر نمیفهمد»
«باید دوباره آموزش ببینند»
اما او میگوید:
اگر طراحی برای انسانهاست، آنها باید راهنمای مسیر طراحی باشند، نه مانع آن. تجربههای کاربران، داده نیستند؛ آنها نشانههایی زنده از واقعیت زندگی در تعامل با طراحیاند.
تمرین فصل ۳:
تجسم همدلی
چری در پایان فصل سوم، از طراحان میخواهد که به یاد بیاورند:
آنها نیز کاربران محصولات دیگرند.
آنها نیز بدندار، آسیبپذیر، دچار ترس و خستگیاند.
بنابراین باید از تجربهی زیستهی خود برای تقویت همدلی استفاده کنند.
او توصیه میکند که طراحان هر بار پیش از آغاز پروژه، از خود بپرسند:
«اگر این طراحی برای من بود — در شرایط جسمی، روحی و اجتماعی فعلیام — چه چیزی میخواستم تجربه کنم؟»
این تمرین، در مسیر طراحی امیدوارانه، انسانمحور و اخلاقی، نقش بنیادینی ایفا میکند.
ادامه دارد ...
خلاصه کتاب طراحی امید - بخش دوم
خلاصه کتاب طراحی امید - بخش پایانی
مقالات مرتبط:
- کتابهای پیشنهادی «طراحی اخلاقی - فناوری انسانی» - بخش اول
- کتابهای پیشنهادی «طراحی اخلاقی - فناوری انسانی» - بخش دوم
- کتابهای پیشنهادی پیرامون «طراحی اخلاقی - فناوری انسانی» - بخش سوم
- مانوئل لیما: آیندهی طراحی چشماندازی برای جهانی اخلاقیتر و مسئولیتپذیرتر است
- نقد طراحی
- کتابچهٔ اخلاق پژوهش طراحی IDEO
- سند راهنمای «اخلاق در طراحی و اخلاقیات در رویکردهای استفاده برای هوش مصنوعی» کمیسیون اروپا
- اصول فناوری آرام