تعریف کردن سخت است. اما بیایید سعی کنیم به تعریفی برای «طراحی اخلاقی» برسیم

 

 

Definitions are hard

Let’s try and write one for ethical design

 

 

طراحی اخلاقی

 

 

طراحی اخلاقی فوق‌العاده مهم است. عواقب یک طراحی نادرست می‌تواند ناامید‌کننده، تحقیرکننده، دلخراش یا حتی تهدید‌کننده برای زندگی باشد. «طراحی اخلاقی» به چه معناست، و اینکه چرا تعریف اصطلاحاتی مانند این اصلاً ساده نیست؟

من مشتاق اشتراک تعاریف ثابت برای مفاهیم پیچیده نیستم. برای برخی از اصطلاحات، می‌توانید فرهنگ لغت را باز کرده و توضیح کوتاهی راجع به آن بخوانید. سپس می‌توانید مطمئن شوید که شما و دیگران درک مشترکی از آن کلمه دارید.

  

اما برای بعضی از اصطلاحات مسئله به این سادگی‌ها نیست و نباید هم باشد. مفاهیم پیچیده در طول زمان از طریق بحث و مناظره تکامل می‌یابند. آن‌ها به دلیل ماهیت خود، تعریف واحدی که همه بتوانند با آن همسو شوند ندارند. ما درگیر یک دیالکتیک (روشی مبتنی بر مباحثه و مکالمه) مداوم هستیم تا به سمت توافق متقابل در مورد چارچوب مرجع مشترک خود حرکت کنیم.

هنگام پرداختن به این موضوعات پیچیده، مهم است که بدانیم همه‌ی افراد اصطلاحات را دقیقا به همان روشی که ما می‌فهمیم، نمی‌فهمند. تعاریف بسیار مفید هستند و به هیچ عنوان نباید آنها را کنار گذاشت.

بعضی از سمینارها با انجام فعالیت‌هایی به نام «تنظیم زبان» شروع به کار می‌کنند به این صورت که یک اصطلاح پیچیده را معرفی کرده و با همه شرکت‌کنندگان برای رسیدن به درک مشترکی از آن پیش می‌روند. این بدان معناست که مربی سمینار با این فرض که همه دقیقاً یک چیز را درک می‌کنیم، وارد محتوا نمی‌شود. درعوض، در مورد طیف وسیعی از تعاریف بحث کرده و بررسی می ‌کند که آن‌ها کجاها کار کرده و کجاها قدرت خود را از دست داده‌اند. در نتیجه به‌عنوان یک گروه به سمت درک مشترکی از جایی که همگی از آن آمده‌اند حرکت کرده و از بینش دیگران چیزهای زیادی می‌آموزند.

 

اغلب مربیان صحبت را با تعریف موضوع کلیدی شروع می‌کنند. اما این رویکرد می‌تواند از همان ابتدا نمایش یک قدرت‌نمایی به حساب آید (من به‌عنوان متخصص این دانش را به شما می‌دهم و فرصتی برای مذاکره وجود ندارد) سایرین در اتاق، که ممکن است تجربیات متفاوتی از جهان داشته باشند، ممکن است با نحوه‌ی قالب‌بندی موضوع مخالف باشند. اما اغلب به آنها فرصت بحث داده نمی‌شود.

در واقع روشی که ما قاب را تنظیم می‌کنیم بر بقیه روایت و نحوه‌ی درگیر شدن ما در گفتگو اثر می‌گذارد. ما فرض می‌کنیم که «متخصصان» ــ که ممکن است از یک رشته‌ی دانشگاهی خاص آمده یا مسیر حرفه‌ای خاصی را دنبال کرده‌ باشند ــ نسبت به افرادی که بار تجربه‌ی زیسته‌ی سالیان را به دوش می‌کشند حق بیشتری برای چارچوب‌بندی روایت دارند. زمینه و دیدگاه کارشناسان زنده هم مهم است اما آن‌ها اغلب شنیده نمی‌شود و به آن‌ها بلندگویی داده نمی‌شود. کسانی  که به طور سنتی متخصص تلقی می‌شوند هم حق اظهارنظر دارند اما باید رویکردی برای درک و تطبیق دیدگاه‌های کسانی که تجربه‌ی زیسته دارند، وجود داشته باشند. هیچ‌یک از این گروه‌ها لزوماً «دارنده‌ی حق/درست» نیستند. مذاکره و بحث به ما کمک می‌کند تا به دیدگاه ظریف‌تری که تخصص را تأیید می‌کند و در عین حال به واقعیت‌های تجربه‌ی زیسته افراد هم حساس است نزدیک‌تر شویم.

بنابراین، در راستای منافع تنظیمات زبان، می‌خواستم برخی از افکارم را در مورد اینکه چگونه می‌توانیم «طراحی اخلاقی» را تعریف کنیم، بیان کنم. البته که این افکار قطعی نیستند. من این را بخشی از گفتگوی مداوم با دیگر متخصصان و علاقه‌مندانی می‌دانم که به اخلاق طراحی علاقه‌مندند.

 

شاید شما دیدگاه متفاوتی در مورد چگونگی تعریف این موضوع پیچیده داشته باشید. من شما را تشویق می‌کنم که با یک نگاه انتقادی به تعریفی که به آن رسیده‌ام فکر کنید:

  • برای شما چه چیزی را تداعی می‌کند؟
  • این تعریف چه کاربردی دارد؟
  • کجای تعریف از علامت‌ها، تفاوت‌های ظریف یا وضوح کمتری برخوردار است؟

 

طراحی اخلاقی یا طراحی غیراخلاقی

 

«اخلاقی» بودن چیزی به چه معناست؟

قبل از اینکه به تعریف اصطلاح «طراحی اخلاقی» بپردازیم، اجازه دهید در هر یک از اجزای سازنده‌ی آن لحظه‌ای مکث کنیم. اخلاقیات و طراحی هر دو اصطلاحات بسیار پیچیده با تاریخچه‌ای غنی هستند. ممکن است تعریف شما از این کلمات بسته به مکاتب فکری، پیشینه‌ی سیاسی، زمینه‌ی فرهنگی یا اعتقادات فلسفی شما متفاوت باشد. برای شروع به چند ایده‌ی کلیدی نگاهی بیندازیم:

 

1- تعریف فرهنگ لغت

«اخلاق به معنای ارتباط با باورهای درست و نادرست است.» ــ فرهنگ لغت کالینز

تعریف فرهنگ لغت بیانگر این است که هیچ تعریف مشترک و جهانی‌ای درباره اینکه چه چیزی «اخلاقی» هست یا نیست، وجود ندارد. به این دلیل که هر کس تصور متفاوتی از درست و نادرست دارد. اگر یک عمل با ارزش‌های شما (هر چه که باشد) همسو باشد، ممکن است «اخلاقی» تلقی شود. برای درک اینکه آیا فکر می‌کنید چیزی اخلاقی هست یا خیر، ابتدا باید بدانید که ارزش‌های شما کدامند. ارزش‌ها و درک درست و نادرست ما از چیزها با اجتماعی شدن و تربیت، هویت، تحصیلات، تجربیات، مذهب و بسیاری عوامل دیگر شکل می‌گیرند.

 

2- «اخلاقی» بودن با «قانونی» بودن یکی نیست

قانون و اخلاق به هم مرتبط هستند، منظور از قوانین ارزش‌هاییست که در مجموعه‌ای منظم از قواعد کدگذاری شده‌اند. قوانین برای افراد بر اساس جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کنند الزام‌آور می‌شود. اما اخلاق الزام‌آور نبوده و کاملا فردی است (حتی اگر به شدت تحت‌تاثیر هنجارهای اجتماعی باشد). قانون اغلب از هنجارهای اخلاقی عقب است؛ به تجارت برده‌داری در اقیانوس اطلس فکر کنید که هم کاملاً قانونی و هم کاملاً غیراخلاقی بود. ادراک جامعه از اخلاقی بودن یا نبودن چیزی اغلب قبل از اینکه به طور رسمی در یک سیستم قانونی رمزگذاری شود، در یک بازه‌ی زمانی طولانی‌مدت تغییر می‌کند. به عنوان مثال، ازدواج همجنسگرایان هنوز در بسیاری از کشورها غیرقانونی است، علی‌رغم اینکه بسیاری از افراد موافقند که این ازدواج نه تنها اخلاقی است، بلکه جزو حقوق اساسی بشر است. ما لزوماً نمی‌توانیم برای اجرای استانداردهای اخلاقی به قانون تکیه کنیم، زیرا خلأها و شکاف‌های اجرایی هم وجود دارند.

 

3- حتی فیلسوفان اخلاق هم نظر نیستند

در میان مکاتب فکری فلسفی نیز اختلاف نظر وجود دارد. برخی از این ایده‌ها و دیدگاه‌ها به هزاران سال پیش برمی‌گردد. اخلاقِ مبتنی بر وظیفه ادعا می‌کند که انگیزه‌ها بیش از نتایج مهمند. بنابراین اگر نیت شما خیر بوده، صرف‌نظر از نتیجه، اخلاقی رفتار کرده‌اید. اخلاق مبتنیِ بر نتایج یا اخلاقِ نتیجه‌گرا اقدامات را بر اساس نتیجه‌ی آن‌ها ارزیابی می‌کند. اگر نتیجه، بیشترین خیر را برای بیشترین تعداد افراد ایجاد کند، اخلاقی تلقی می‌شود.

مَخلص کلام این که هیچ تعریف شناخته‌شده‌ی جهانی از «اخلاقی» وجود ندارد. حتی برخی از تعاریف آشکارا در تضاد با یکدیگر هستند. درک ما از «اخلاق» بسیار ذهنی، فردی و فرهنگی است.

 

طراحی چیست؟

 

 

برخی نظرات در تعریف «طراحی»


چگونه «طراحی» را تعریف کنیم؟ باز هم، پیچیدگی زیادی در یک کلمه‌ی کوچک نهفته است. درک ما از «طراحی» در طول زمان تکامل یافته است. همچنین، انواع مختلفی از طراحی وجود دارد، از جمله: معماری، صنعتی، مد، مهندسی، نرم‌افزار، تجربه‌ی کاربری، سرویس، گرافیک و بسیاری دیگر. در هر یک از این حوزه‌ها درک خاصی از اینکه طراحی چه چیزی هست و چه چیزی نیست وجود دارد.

 

تعریف IBM از طراحی این است: «هدف پشت یک نیت».

این دیدگاه به اخلاق وظیفه‌گرا مرتبط است که بر هدف به جای آنچه تولید می‌شود تمرکز دارد.

 

از منظر آزمایشگاه تعاملی خلاق: «[طراحی...] تاثیر عمدی و غیرعمدی پشت یک نتیجه است.» آن‌ها تاکید می‌کنند که هر آنچه در نتیجه‌ی طراحی شما اتفاق بیفتد  بخشی از آن طراحی است، خواه این تاثیر عمدی باشد خواه سهوی. نظر آن‌ها این است که ما به عنوان طراح، مسئول نتیجه طرح‌هایمان هستیم.

 

طراحی یک عمل فرایندی است که هم فعل و هم اسم این عمل را شامل می‌شود. طراحی تنها یک خروجی ملموس مانند یک طرح معماری نیست بلکه تمام کاری است که ما برای رسیدن به آن نقطه انجام داده‌ایم. بنابراین می‌توانیم طراحی را به صورت زیر تعریف کنیم:

 

تأثیر عمدی و غیرعمدی پشت یک نتیجه، و فرایندی که برای رسیدن به آن نتیجه انجام شده است.

 

در فرایند طراحی یک قدرت پویای ذاتی وجود دارد. ما به‌عنوان طراح و تولیدکننده به این دلیل قدرتمندیم که آنچه را که برای طراحی انتخاب می‌کنیم در جهان مادی به یک چیز ــ یا یک نتیجه ــ تبدیل می‌شود. این نتیجه سپس بر افراد دیگر تاثیر می‌گذارد. بنابراین این تعریف از طراحی را نیز به شما واگذار می‌کنم تا در مورد آن فکر کنید:

 

طراحی فرایندی است که طی آن سیاست یک جهان به محدودیت‌های جهان دیگر تبدیل می‌شود.

فرد ترنر، استاد دانشگاه استنفورد و روزنامه‌نگار سابق.

 

تعریف کاربردی «طراحی اخلاقی»

با در نظر گرفتن اینکه تعریف «اخلاقی» و تعریف «طراحی» چقدر در شروع پیچیده بود، قطعاً هیچ تعریف آسان یا واضحی برای «طراحی اخلاقی» وجود ندارد. فقط قصد دارم پیشنهادی را به‌عنوان نقطه شروع یک تعریف کاربردی ارائه کنم:

 

اخلاق طراحی یعنی اینکه  که ما ــ به‌عنوان طراح ــ در قبال آنچه در جهان عرضه می‌کنیم، مسئولیم.

 

طراحی اخلاقی شامل موارد زیر است:

  • چه کاری انجام می‌دهید: مشکلی که برای آن طراحی می‌کنید چیست؟ آیا آسیب‌رسان است؟ آیا پتانسیل آسیب‌رسان بودن را دارد؟
  • چگونه این کار را انجام می‌دهید: چه فرایندهایی را دنبال می‌کنید؟ آیا آن‌ها فراگیر هستند؟ آیا آنها ارزش‌های شما را منعکس می‌کنند؟
  • چه کسی این کار را انجام می‌دهد: چه کسی در اتاق است؟ آیا طیف متنوعی از صداها گرد هم جمع شده‌اند؟ آیا افراد درگیر در این فرایند شرکای برابری هستند؟ چه کسی تحت‌تأثیر آنچه ایجاد می‌کنید قرار می‌گیرد؟

 

طراحی اخلاقی نتیجه و نیت را توامان در نظر می‌گیرد. این کافی نیست که نیت خوبی در پشت فرایند طراحی وجود داشته باشد. اگر نتیجه ناخواسته مضر باشد، پس طراحی اخلاقی نیست.


​​​​​

نظر شما چیست؟

این مطلب در حال تکامل است. همانطور که درک ما از این زمینه عمیق‌تر می‌شود و افراد بیشتری نظرات خود را به اشتراک می‌گذارند، تعاریف هم تغییر می‌کنند. بنابراین من دوست دارم از شما بشنوم. برگردم به سوالات ابتدایی:

  • برای شما چه چیزی را تداعی می‌کند؟
  • این تعریف چه کاربردی دارد؟
  • کجای تعریف از علامت‌ها، تفاوت‌های ظریف یا وضوح کمتری برخوردار است؟

 

 


منبع: https://kate-every.medium.com/definitions-are-hard-lets-try-and-write-one-for-ethical-design-94b3e6c9b4da 

 

۵
از ۵
۲۰ مشارکت کننده

نوشته های اخیر

دسته بندی ها

ثبت

پیغام شما با موفقیت ارسال شد.