اخلاق، طراحی و خلاقیت: ترکیبی ثمربخش

 

 

 

Ethics, Design, and Creativity: a Fruitful combination

 

 

اخلاق، طراحی و خلاقیت

 

چکیده: 

مسئولیت طراحان در قبال تأثیر فناوری، شامل ملاحظات اخلاقی مهم است. با این حال، این ملاحظات غالبا به‌عنوان محدود‌کننده‌ی نوآوری و آزادی طراح در نظر گرفته می‌شوند. اما آیا ممکن است این روند برعکس بشود، یعنی اخلاق نیز بتواند خلاقیت در طراحی را پرورش دهد؟

محوریت پروژه‌ی تحقیقاتی Tech-Wise رویکرد عملگرا (practice oriented approach) در اخلاق، توسعه‌ی ابزارهایی برای درگیر کردن افراد با بحث و همچنین مشورت اخلاقی در مورد تاثیر فناوری است.

یکی از نتایج این پروژه‌ی تحقیقاتی تشکیل کارگاه‌هایی برای تشویق افراد به مشورت و بحث پیرامون مباحث اخلاقی پروژه است که می‌توانند متناسب با فناوری‌های خاص و موضوعات طراحی، تنظیم و سازگار شوند. با مشاهده‌ی این نمونه‌های خاص کارگاهی می‌توان نتیجه گرفت که چنین رویکردی به اخلاق تاثیرات متقابل پرباری در بردارد، مثلا می‌تواند با غنی کردن سوالات در مورد هدف نوآوری، خلاقیت در طراحی را برانگیزد و یا با نشان دادن تاثیرات غافلگیرکننده‌ی فناوری‌ها، استدلال‌های اخلاقی را پربارتر نماید. 

واژه‌های کلیدی: اخلاق فناوری؛ خلاقیت؛ تاثیر فناوری؛ مشورت (بحث) اخلاقی

 

مقدمه: اخلاق فناوری، رویکرد عملگرا، برای خلاقیت


طراحان به دلیل ماهیت فعالیت خود در معرفی محصولات و خدمات جدید به دنیای کاربر، مسئولیت اجتماعی دارند. همانطور که پاپانک به بهترین شکل بیان کرده است:

مهم است که به یاد داشته باشیم که معماری و طراحی هنرهای اجتماعی هستند. می‌توان از تئاتر و باله اجتناب کرد، هرگز از موزه‌ها یا گالری‌ها بازدید نکرد، شعر و ادبیات را کنار گذاشت و کنسرت‌های رادیویی را خاموش کرد. اما ساختمان‌ها، سکونتگاه‌ها و ابزارهای روزمره‌ی زندگی، زنجیره‌ای از تاثیرات بصری را شکل می‌دهند که اجتناب‌‌ناپذیر است.» (Papanek, 1995, p.174)

این مسئولیت مستلزم آگاهی اخلاقی در امر طراحی است، زیرا طراحان به طور اجتناب‌ناپذیری بر بافت مردم و جامعه در جهت بهتر یا بدتر کردن اثر خواهد گذاشت. به غیر از معماری که عمدتاً بر بافت فضایی اثر می‌گذارد، طراحی بواسطه‌ی فناوری‌های به کار رفته در آن می‌تواند بر مردم و جامعه در هر سطحی تاثیرگذار باشد. این اثرگذاری از تغییرات عینی در نحوه‌ی دید ما به دنیای اطراف (مانند عینک چندکانونی جدید برای خواندن صفحه‌ی لپ‌تاپ) تا تغییرات بسیار انتزاعی در نحوه‌ی تفکر ما نسبت به زندگی و مرگ (تحولات در زمینه‌ی تشخیص قبل از تولد بر ایده‌های ما در مورد سلامت، بیماری و تولید مثل) را شامل می‌شود. (Verbeek, 2011a). این مسئولیت از تک‌تک کاربران، از طریق پویایی گروه‌های اجتماعی به سمت ساختارهای اجتماعی بزرگ‌تر جامعه گسترش می‌یابد (Eggink, 2014; Eggink et al., 2020).

با توجه به این مسئولیت گسترده، اخلاق غالبا به‌عنوان راهی برای تعریف و تبیین مرزهای کارِ خوب و کار بد مطرح می‌گردد. با این حال، از منظر دیگر اخلاق می‌تواند به‌دلیل تلاش برای حفظ چیزها به همان صورتی که هستند و هشدار برای ایجاد تحولات جدید، محدودکننده باشد. این موضوع در طراحی عامل محدودیت و سرکوب خلاقیت به حساب می‌آید. 


ممکن است اینطور به نظر برسد که فرد اجازه ندارد به چیزهای نامطلوب فکر کند، چه رسد به ارائه‌ی آن به دیگران. اما لزوما اینطور نیست بلکه برعکس، می‌توان تصور کرد که با وارد کردن ارزش‌های جدید و متفاوت، می‌توان قلمروهای جدیدی را در فضای راه‌حل کشف کرد. بنابراین، ما فکر می‌کنیم که با برجسته کردن مسائل اخلاقی پیچیده و بحث‌برانگیز در طراحی، می‌توانیم معضلات ذاتی توسعه فناوری را روشن و قابل‌مشاهده کنیم. بنابراین در کنار خلاقیت بیشتر در برخورد با سوالات اخلاقی راه برای ارزیابی انتقادی این تحولات نیز هموارتر می‌شود.

در این مقاله، نمونه‌ای از ادغام اخلاق با خلاقیت در طراحی بر اساس تجربه‌ی کارگاه کوچکی به نام «بسته‌بندی wonderberry» ارائه شده است.

 

اخلاق و طراحی

 

 در دهه‌ی گذشته، چندین محققِ فلسفه‌ی تکنولوژی پیشنهاد کرده‌اند که اخلاق می‌تواند سازنده‌تر از ترسیم خط قرمز صرف باشد (Ihde, 2002; Brey, 2010). به جای، ارائه‌ی اخلاق به‌عنوان یک فعالیت مشایعت‌کننده‌ی انتقادی توسعه‌ی فناوری که نمونه‌ی بارز آن مفهوم اخلاق در فناوری توسط Verbeek (2006) است، بازرسی کامل از پیشرفت‌های فناوری زمانی که واقعاً اتفاق می‌افتند را به‌عنوان مبنایی برای ملاحظات اخلاقی این فناوری‌ها پیشنهاد کرده‌اند.

 

بعدها، وربیک این رویکرد را با مطرح کردن ایده‌ی «طراحی فناوری به‌عنوان اخلاق تجربی» به صورت ملموس‌تری با طراحی پیوند داد (Verbeek, 2013, p.83)؛ او استدلال می‌کند که با ارزیابی دقیق‌تر، پیش‌بینی و در نهایت بررسی تأثیرات فناوری، طراحان می‌توانند مسئولیت تغییرات اجتناب‌ناپذیری (خوب یا بد) را که در زندگی مردم ایجاد می‌کنند، بپذیرند. علی‌رغم محاسن چنین همراهی اخلاقی‌ای، نکته‌ی اصلی این است که ارزیابی اخلاقی کماکان به‌عنوان یک امر جانبی باقی می‌ماند. این امر ممکن است باعث شود که طراحان احساس کنند ارزیابی اخلاقی در حال نظارت ــ و درنهایت کنترل ــ توسعه‌ی آنها است. از این رو می‌توان در همراهی با سونولد نقد کرد که:

بازتاب اخلاق در طراحی، با در نظر گرفتن ارزش‌هایی مانند ایمنی، رفاه، استقلال، مسئولیت و غیره، بیشتر یک دیدگاه نظریِ متمرکز بر کاربران انتزاعی و موقعیت‌های استفاده انتزاعی است (Dorrestijn، 2009؛ Verbeek، 2011b؛ Dorrestijn و Verbeek، 2013). اگرچه ممکن است این نظریه با مثال‌های عینی نشان داده شود، اما همچنان جنبه‌ی نظری در آن پررنگ‌تر است زیرا تحقیقی‌ست که طراح را برای ایجاد یک موقعیت کلی در کار خود ملزم می‌سازد (Sonneveld, 2014, p.87).

یکی از راه‌های « بیرونی» غلبه بر این دیدگاه نظری درباره اخلاق، تمرکز بر توسعه‌ی طراح به‌عنوان یک شخص، و ارتقای آگاهی او نسبت به ارزش‌های شخصی و حرفه‌ای است (Hiort af Ornäs & Keitsch, 2016؛ Ledsome, 2019). 

با وجود اینکه این جهت بیرونی بسیار ارزشمند است، اما ما قصد داریم از توسعه در جهت مخالف حمایت کنیم: یکپارچه‌سازی آگاهی اخلاقی در عملکرد خلاقِ شخص طراح.

برای شروع به بررسی مفصل نمونه‌ای از تمرین عملی خلاقانه می‌پردازیم.

 

کارگاه آموزشی بسته‌بندی Wonderberry

 

مثالی که در اینجا به آن خواهیم پرداخت، کارگاهی است که در چارچوب پروژه تحقیقاتی هلندی «Tech-Wise» (در زبان هلندی "Wijs met Techniek"، به معنای خردمند در فناوری و هم راضی از فناوری است) توسعه یافته است. این پروژه، آموزش اخلاقی را از یک دیدگاه عملی مبتنی بر ابزار بررسی می‌کند (Heijden et al., 2021a). هدف این پروژه خلق بسته‌ای از محتویات خلاقانه در رشته‌های مهندسی مختلف است که از طریق تمرین‌ها و تکالیف اخلاقی به‌عنوان یک فعالیت یادگیری مستمر در برنامه‌ی درسی در نظر گرفته شود.

یکی از بخش‌های مهم در این پروژه کارگاه آموزشی کوتاه «اخلاق برای مهندسان» است که قالب آن را چهار فعالیت زیر شکل می‌دهند (Heijden et al., 2021b):

  1. جهت‌گیری؛
  2. تحقیق؛
  3. انتخاب؛
  4. طراحی.


که هر فعالیت می‌تواند با رشته‌ی خاص، دانش، مهارت و سطح تخصصی شرکت‌کنندگان تنظیم شود.

در این پروژه چهار عنصر مهم برای یک کارگاه موثر نیز شناسایی شدند:

  1. یک فناوری دوسوگرا (یا بحث برانگیز)؛
  2. یک برنامه‌ی کاربردی نزدیک (یا با توجه به منافع شرکت‌کنندگان)؛
  3. یک فعالیت (طراحی) مشخص؛ 
  4. سوالات «درست» برای پرسیدن (Eggink et al., In Print).

 


در کارگاه «بسته‌بندی  wonderberry» فناوری مرکزی (اولین عنصر) قرص‌های کوچکی هستند که ذائقه‌ی افراد را تغییر می‌دهند. این قرص‌ها بر اساس یک ماده‌ی طبیعی استخراج‌شده از توت‌های معجزه‌آسا، طعم ترش را شیرین می‌کنند. هدف این کار این است که شما سالم‌تر بخورید زیرا میزان شکر کمتری دارند. قرص‌های دارای ویژگی در بازار موجودند. می‌توان این «فناوری» را کمی بحث‌برانگیز در نظر گرفت و با ایجاد فرصت برای آزمایش‌های عملی، آن را به تجربه‌ی روزانه‌ی شرکت‌کنندگان نزدیک‌تر کرد.(عنصر شماره‌ی دو). در راستای انجام یک فعالیت (طراحی) مشخص (عنصر شماره‌ی سه) از شرکت‌کنندگان خواسته می‌شود تا برای این محصول یک بسته‌بندی طراحی کنند. به‌راحتی می‌توان پیش‌بینی کرد که نوع بسته‌بندی و ارائه‌ی قرص‌ها در مدل‌های مختلفی مثل قرص‌های دارویی، کیسه‌ی شیرینی، یک کاسه‌ی میوه برای پذیرایی در مهمانی یا شکلک‌های برجسته‌ی بسته‌بندی چه تفاوت‌هایی را ایجاد می‌کند. بر اساس طرح‌های بسته‌بندی ارائه شده، می‌توان مفاهیم اخلاقی را مورد بحث قرار داد که بعداً در بخش ابزارها و اهداف پرسشگری سوالات درست برای پرسیدن (عنصر چهارم)، به آن باز خواهیم گشت. ابتدا کارگاه و نتایج آن را به تفصیل ارائه خواهیم داد.

 

برنامه‌ی اجرایی کارگاه به صورت زیر بود:

  • خوش‌آمد‌گویی و معرفی.
  • تمرین گرم کردن بر اساس حواس: به شرکت‌کنندگان لیمویی داده می‌شود که باید آن را با چشم بسته تشخیص دهند. در آخر همه می‌توانند لیموی خود را بچشند.
  • پخش قرص‌ها و چشیدن (نجوید!): در حالی که شرکت‌کنندگان در حال مکیدن قرص‌ها هستند، باید به این سوال پاسخ دهند: «من چه کار می‌کنم، و واقعاً چرا این کار را انجام می‌دهم؟» وقتی قرص‌ها تمام شدند، شرکت‌کنندگان می‌توانستند از لیموی «خود» و همچنین میوه‌ها و شیرینی‌های دیگر بچشند.

 

کارگاه آموزشی بسته‌بندی wonderberry

 

  • ایجاد بسته‌بندی در گروه‌های کوچک: با یک نقشه‌ی ذهنی یا ابر کلمه شروع کنید و به سوال «این قرص درباره‌ی چیست؟» پاسخ دهید؛
  • چیدن طرح‌های ایجادشده؛ 
  • تبیین بینش‌هایی از فلسفه‌ی فناوری؛
  • تامل و اندیشه.

 

نتایج عملی 
 

این کارگاه در یک بعد از ظهر در کلاس درس یکی از موسسات آموزشی مرتبط برگزار شد. با توجه به وضعیت پایدار کووید، تعداد شرکت‌کنندگان بسیار محدود بود. 9 نفر در تمرینات شرکت کردند که از بین آن‌ها سه نفر از برگزارکنندگان کارگاه بودند. شش شرکت‌کننده دیگر همگی متخصصانی از مؤسسات آموزش عالی مختلف بودند که دوره‌های صنعت خلاق را تدریس می‌کردند...

پس از تشریح هدف کارگاه و بیان یک مقدمه‌ی کوتاه، به هر کدام از شرکت‌کنندگان یک لیمو به همراه دستورالعملی برای مطالعه‌ی آن اهدا شد. پس از بستن چشم‌ها، از چهار شرکت‌کننده خواسته شد که لیموی خود را از میان تمام لیموها در بشقاب شناسایی کنند. که سه نفر از آن‌ها موفق شدند.

پس از این تمرین گرم کردن، کپسول‌های توت معجزه‌آسا توزیع و عملکرد آنها توضیح داده شد (عامدانه در مورد هدف آن‌ها چیزی گفته نشد). سپس از همه‌ی شرکت‌کنندگان پرسیده شد که آیا با مصرف آن موافقند یا خیر. همه‌ی شرکت‌کنندگان موافقت کردند و در حالی که به آرامی کپسول‌های خود را می‌مکیدند، ملزم به پر کردن پرسش‌نامه‌ی «مکیدن» شدند.

 

کارگاه آموزشی بسته‌بندی wonderberry

نمونه‌ای از پاسخ به [سوال مکیدن] که هنگام مکیدن کپسول توت معجزه‌آسا نوشته شده است [سوال: من دارم چه کار می‌کنم و واقعاً چرا این کار را انجام می‌دهم؟]. در این مثال می‌گوید: «من یک قرص کوچک می‌مکم که با توجه به گفته‌ی آنها من را قادر می‌سازد تا به گروه کمک کنم بعداً همه لیموها را بخورند. چرا من این کار را انجام می دهم؟ کنجکاوم، من به آن اعتماد دارم، من در حال تکانشگری هستم».

  

برخی از پاسخ‌های دیگری که به سؤال «من دارم چه کار می‌کنم و چرا واقعاً این کار را انجام می‌دهم؟» داده شده‌اند در زیر آمده‌اند (پاسخ‌ها برای هر شرکت‌کننده فهرست شده و به انگلیسی ترجمه شده‌اند):

  • [من] به Ilse و Suzette اعتماد دارم. کنجکاوم در مورد اینکه لیمو چه طعمی خواهد گرفت. چرا؟؛ تجربه‌ی ناشناخته و عدم شکست [گروه].
  • [من] در حال مکیدن. تلاش برای چیزی جدید؛ چون کنجکاو هستم چون می‌خواهم چیزی را تجربه کنم. چون در خانه‌ی داستانی برای گفتن خواهم داشت.
  • من در حال انجام یک تکلیف. مکیدن قرص صورتی؛ انتظار یک اثر؛ دارم ثبت می‌کنم که این قرص چه طعمی دارد.
  • من در یک آزمایش شرکت می‌کنم و دوست دارم این کار را انجام دهم.

 

پاسخ‌ها به‌طور خلاصه مورد بحث قرار گرفت و سپس نقشه‌های ذهنی به‌صورت جداگانه پر شدند. بدون بحث در مورد نقشه‌های ذهنی، سه گروه با سه شرکت‌کننده برای ایجاد طرح‌های بسته‌بندی تشکیل شدند.


 

کارگاه آموزشی بسته‌بندی wonderberry

نمونه‌ای از نتیجه تمرین نقشه ذهنی «این قرص در مورد چیست؟» در جهت عقربه‌های ساعت از بالا: «عادی کردن غیر طبیعی»؛ «کنجکاوی»؛ «تغییر حواس»؛ «چیزی را که طبیعی می‌دانیم خاموش کنیم (غیرطبیعی کردن آنچه نرمال می‌پنداشتیم). دور کردن تعصب»؛ «چه کسی می‌گوید که ما همیشه درست می‌گوییم (؟)»

 

موارد دیگری که در نقشه‌های ذهنی مختلف ذکر شدند عبارتند از:

  • شگفت‌انگیز/ خنده‌دار؛ انتخاب ترش; اجتناب از ناراحتی؛ طبیعت را دستکاری کنید؛
  • تجربه؛ ؟؛ تاثیر گذاشتن؛ عوض شدن؛ به کله‌ات فشار بیار (فکر کن)؛
  • معجزه؛ آزمایش شیرین و ترش؛ برای از بین بردن تعصب؛
  • «بهبود» تجربه‌ی طعم و مزه؛ دستکاری طعم؛ تغییر طعم؛ «نرمی و انعطاف (قابلیت چکش‌خواری)»؛ افزودنی برای اینکه بتوانید چیزی «چندش‌آور» اما سالم بخورید. ارتباط قابل‌اعتمادی که باید پذیرفته شود؛
  • تاثیر گذاشتن بر طعم؛ برای اجتناب از چیزهای دشوار؛ (نداشتن) سازگاری; کسب درآمد از نقاط ضعف مردم؛ آگاهی؛
  • انجام یک آزمایش ذهنی خود؛ خوکچه‌ی هندی؛ مشاهده، ذهنیت رشد در مقابل ذهنیت ثابت؛ تحقیقات خود را از حواس خود شروع کنید.

 

بیشتر نظرات به‌ وضوح در مورد تغییر، دگرگونی و دستکاری هستند. نقل‌قول‌های دیگر به آزمایش و تحقیق اشاره می‌کنند. جالب است که اکثر نظرات خنثی یا منفی هستند. فقط «غافلگیر‌کننده/ خنده‌دار» و نقل قول «برای «بهبود» تجربه‌ی طعم» مستقیماً مثبت هستند. اگرچه در دومی، کلمه‌ی بهبود بین گیومه‌ها قرار می‌گیرد که در هلندی یک اشاره‌ی فرهنگی معمول کنایی است. پس از چند کار خلاقانه، سه طرح به‌دست‌آمده توسط شرکت‌کنندگان ارائه و توضیح داده شد.

 

اولین بسته‌بندی از دل جملات «افزودنی برای اینکه بتوان چیزی «چندش‌آور» اما سالم را خورد» و «نرمی و انعطاف (قابلیت چکش‌خواری)» بیرون آمد. طراحان بسته‌بندی طرح‌های خیریه برای حل گرسنگی در کشورهای توسعه‌نیافته را به‌عنوان «دنیای طعم» ارائه کردند.

 

کارگاه آموزشی بسته‌بندی wonderberry

طراحی بسته‌بندی «دنیای طعم» با قرص‌های داخل آن به صورت سبزیجات مختلف ارائه شده است. دایره‌ی آبی در بیرون باید نمایانگر کره‌زمین باشد. "Lekker" در هلندی به معنای خوش‌ذوق است.

 


بسته‌بندی دوم با الهام از نقل‌قول‌های «فکر کن»، «انجام یک آزمایش ذهنی» و «سورپرایز/خنده‌دار» بود. طراحان بسته‌بندی را به‌عنوان یک جعبه‌ی هدیه‌ی گرانبها با لمسی اسرارآمیز ارائه کردند. هنگام کشیدن زبانه‌ی طلایی، یک تاول بزرگ حاوی فقط یک قرص ظاهر می‌شود. هنگام باز کردن جعبه، یک تصویر جذاب با نوشته‌ی باید به تجاربت «چیزی ناشناخته» اضافه کنی ظاهر می‌شود.

 

کارگاه آموزشی بسته‌بندی wonderberry

طراحی بسته‌بندی «فکر کن». برای نشان دادن «تجربه‌ی خارق‌العاده» ارائه‌شده که توسط تصاویر داخل آن هم تاکید می‌شود. وقتی زبانه را می‌کشید، یک تاول بزرگ «غافلگیرکننده» تنها با یک قرص بیرون می‌آورید.

 

 

بسته‌بندی سوم با الهام از نقل‌قول‌های «جلوگیری از ناراحتی» و «پرهیز از چیزهای دشوار / (نداشتن) سازگاری» ساخته شده است. طراحان این قرص را با ایده گرفتن از نام تجاری «آسان زندگی کن!» ارائه کرده‌اند، با این فرض که همیشه می‌توان با وجود کمبود زمان خیلی سریع غذا خورد، حتی اگر غذای مورد‌علاقه‌ی شما در دسترس نباشد. فقط کافی است از تلگراف فلاسک مانند، بو کشیده و به هر کاری که انجام می‌دادید ادامه دهید.

 

کارگاه آموزشی بسته‌بندی wonderberry

طراحی بسته‌بندی «آسان زندگی کن!». با نمایندگی برند روی جلد مجله، یک مدل را برای گروه هدف به تصویر می‌کشد. برچسب‌های روی بسته‌بندی حاوی طریقه‌ی استفاده و جملات تاکیدی مهم هستند. 

 

 

اخلاق به مثابه خلاقیت

 

برای اینکه نشان دهیم که چگونه این آزمایش با بحث اخلاقی و متعاقبا با خلاقیت در ارتباط است، یک گام به عقب برمی‌گردیم؛ تا در مورد مفاهیم نظری که زیربنای رویکرد ما هستند گفتگو کنیم.

 

کاوش در تمام جنبه‌ها و کل ادبیات مرتبط با  تقابل بین اخلاق و خلاقیت غیرممکن است. بنابراین با طرح این سؤال که چگونه رویکرد اخلاقی و فناوری‌ای که ما در آن تخصص داریم با خلاقیت در طراحی مرتبط است، ما عملا خود را محدود به چند جنبه‌ی متمایز کرده‌ایم. رویکرد اصلی ما به اخلاق و فناوری پیرامون بازتاب اخلاقی در تاثیر فناوری است. این به‌معنای رابطه‌ی پیچیده‌ی بین پرسش‌های اخلاقی و فناوری از ابتدا، تامل و بازتاب‌های اخلاقی در پاسخ به بینش معنایی و تأثیرات فناوری است. با وجود اینکه این رویکرد در ابزار تأثیر محصول (the Product Impact Tool) بسیار شفاف بیان شده است، این مقاله برای درک بهتر تأثیر فناوری در سطوح مختلف، یا چگونگی اثرگذاری همه‌جانبه‌ی آن بر انسان‌ها مفاهیم و مثال‌هایی را مرور می‌کند (Dorrestijn & Eggink، 2014).

با وجود اینکه این ابزارها برای تجزیه‌وتحلیل اثرات فناوری‌ها و کمک به طراحی مطلوب‌تر برای جامعه مفیدند، اما قطعاً برای برانگیختن بحث‌های اخلاقی پیرامون فناوری‌ها نیز به کار می‌آیند (Dorrestijn, 2020).

 

 

ابزارها و اهداف پرسشگری
 

به منظور ارائه ابزاری مختصرتر و دردسترس‌تر که در آن ارتباط بین اثرگذاری و اخلاق فناوری هم لحاظ شده باشد، به تازگی ابزار موجزی را در قالب سوالاتی پیرامون روش‌ها و اهداف توسعه داده‌ایم.

این ابزار چک (بررسی) آمادگی اخلاقی (Dorrestijn, 2021) نام دارد. این عنوان بر خلاف عنوان ابزار تأثیر محصول (the Product Impact Tool)، به صراحت از اصطلاحی مرتبط با اخلاقیات استفاده می‌کند. آمادگی اخلاقی عمدتا ناظر به آمادگی فناورانه بوده و مکملی اخلاقی برای آن ارائه می‌دهد. ابزارها و اهداف طرحی را شکل می‌دهند که آشکارا به فناوری و اخلاق مرتبط شده و در اساس بسیار ساده و آشناست. با این حال، در نهایت رابطه بین ابزار و اهداف و اخلاق و فناوری بسیار پیچیده است. الهام ما در استفاده از رویکردِ طرح آشناست و از ابزارها و اهداف برونو لاتور (Latour & Venn, 2002 و Dietmar Hübner 2010) نشات گرفته شده است.

چک آمادگی اخلاقی شامل دو سوال اساسی زیر است که وسایل و اهداف یک نوآوری فنی را مد نظر قرار می‌دهد:

  • آیا وسیله‌ای برای یک هدف خوب است؟
  • آیا وسیله‌ی خوبی برای رسیدن به هدف است؟

 

این دو سوال را می‌توان بیشتر بسط داد. به‌عنوان مثال:

  • هدف چیست؟
  • آیا اهداف و ارزش‌های متضادی وجود دارند؟
  • آیا ممکن است برای یک هدف جایگزین، یک دستور‌کار دوگانه وجود داشته باشد؟
  • آیا ابزار برای هدف فنی موثر و مناسب است؟
  • اثرات واقعی و عوارض جانبی، صرف‌نظر از نیت کدام‌ها هستند؟

 

این سؤال آخر در مورد تأثیرات فناوری است. چک آمادگی اخلاقی با مجموعه‌ای از سؤالات در مورد ابزارها و اهداف می‌تواند به سادگی تاثیر محصول را در نظر گرفته و بر ارتباط بین تاثیرپذیری و اخلاق هم متمرکز بماند. 

 

نکته‌ی جالب در خصوص نتایج کارگاه این است که سوالات مطرح‌شده در مورد ابزارها و اهداف بینشی دوسویه دارند. از نظر اخلاقی، وقتی به انتهای سوالات نگاه کنیم، «رفع گرسنگی» (بسته‌بندی یک) بیشتر از «مصرف مواد» (بسته‌بندی دوم) پذیرفته شده است. از سوی دیگر با در نظر گرفتن اینکه پیشنهادها چگونه به اهدافشان می‌رسند، «کمک» به افرادی که به غذای خوب دسترسی ندارند با فراهم کردن وسایل برای خوردن غذای بد، اخلاقی نیست. در حالی که می‌توان استدلال کرد که بسته‌بندی «ذهنی» حداقل در مورد هدف خود شفاف است. و علاوه‌براین، با ارائه‌ی قرص‌ها در بسته‌بندی‌های واقعا خاصِ یکبارمصرف می‌تواند استفاده بیش از حد را محدود کند.

 

خلاقیت در مورد ابزارها و اهداف


یکی از راه‌هایی که می‌توان خلاقیت را به‌شیوه‌ای عملی به اخلاق فناوری متصل کرد این است که ارتباط دوطرفه‌ی بین ابزارها و اهداف را تشریح کنیم. ارتباطی با اهداف نوآوری وجود دارد. و ارتباطی با ابزار، معنا و تأثیرات فناوری وجود دارد. این موضوع در کارگاه ما، ابتدا با تجربه و در مراحل بعدی با بسته‌بندی و بحث و گفتگو مطرح شد.

درک عقل سلیم این است که فناوری با عملکرد آن تعریف شود: فناوری‌ها راه‌حل‌هایی را برای مشکلات ارائه می‌دهند. یک فناوری وسیله‌ای برای رسیدن به هدف است. در این نگاه؛ تمرکز بر یافتن و تولید راه‌حل است. به نظر می‌رسد که از دید توسعه‌ی فنی، این فقط ابزارها و اهداف یا نیازها هستند که باید برآورده شوند، و یا اینکه هدف‌گذاری باید در راستای اخلاق و سیاست انجام شود. با این حال، فناوری‌ها فقط یک عملکرد خوب تعریف شده ندارند. این همان چیزی است که کارگاه ما در مورد آن بود.

 

در واقع هدف از این چیزی که طعم ترش را شیرین می‌کند چیست؟ تنها کاری که انجام می‌دهد تغییر بعضی از اتصالات در دنیای ما است. این جمله یادآور توصیف برونو لاتور (2012) از فناوری است:

عنصری را در نحوه‌ی اتصال چیزی به چیزهای دیگر جهان، خم می‌کند یا می‌بندد، تغییر می‌دهد، معکوس می‌کند.

این یک توصیف با «کارکردی» متفاوت است، زیرا به عملکرد برای یک هدف کاملاً تعریف شده اشاره نمی‌کند، بلکه صرف‌نظر از هدف به تغییر در همه‌ی جهت‌ها اشاره دارد. بنابراین درک درست فناوری موجب تعجب و شگفتی است.

 

مارشال مک لوهان در «قوانین رسانه» (مک لوهان و مک لوهان، 1988) در تحلیل دیگری از فناوری به همان اندازه بر شگفت‌زده شدن ما توسط فناوری تاکید می‌کند.

در کنار تقویت چیزی (عملکرد مورد نظر یک فناوری)، هر فناوری منسوخ، بازیابی و معکوس می‌شود. مک لوهان توجه ما را به  آنچه که به‌عنوان عارضه جانبی شناخته می‌شود، جلب کرده و تاکید می‌کند که چگونه اثرات شگفت‌انگیز چیزهایی که می‌سازیم، به نوبه‌ی خود ما را می‌سازند.

 

اختراع و خلاقیت فرهنگی ما متعلق به خودمان نیستند، بلکه در تعامل ما و فناوری‌هایی که می‌سازیم و ما را احاطه کرده‌اند ظاهر می‌شوند. این اثر متقابل در قلب کارگاه مشهود بود. طرح‌های مختلف بسته‌بندی از تاثیرات توت معجزه‌آسا به‌عنوان یک فناوری ساخته شده‌ بودند. طرح‌های بسته‌بندی دستکاری‌شده به نوبه‌ی خود سه دیدگاه بسیار متفاوت در مورد فناوری را برای شرکت‌کنندگان آشکار کرد.

پیشرفت‌های فنی همیشه برای ما مفید نیستند. بر طبق یک بینش بسیار قدیمی همه فناوری‌ها دو سو دارند.

این آموزه‌ی برنارد استیگلر (2013) بود که می‌گفت فناوری همیشه ویژگی‌ای داشته که در یونانی کلاسیک Pharmakon نامیده می‌شده و در دو معنای «داروی شفابخش» و «سم» به کار می‌رفت. 

نه تنها در کارگاه قرص‌های واندربری که شرح آن گذشت، بلکه در فلسفه‌ی باستان هم قرصی برای تصدیق دوسوگرایی فناوری وجود داشت. در مورد واندربری، آیا می‌تواند به عادات غذایی سالم‌تر و پیشگیری از دیابت یا حتی رفع گرسنگی در جهان کمک کند؟

یا در مقابل غذا خوردن بیشتر و ناسالم‌تر به دلیل کاهش اقبال به محصولات و ذائقه‌ی طبیعی غالب می‌گردد. این دوگانگی به وضوح در نتایج کارگاه آشکار شد، زیرا گروه اول طراحی بسته‌بندی خود را از موضع اول در مورد تغذیه‌ی سالم‌تر انجام دادند و گروه سوم که به امکان حذف تجربه ناخوشایند می‌اندیشیدند موضع دوم را برگزیدند. 

 

فناوری‌ها کارکرد واضحی ندارند. آن‌ها اغلب ما را با اثرات خود شگفت‌زده می‌کنند و طرح ساده‌ی یک وسیله برای رسیدن به هدف را ندارند. بنابراین این ما هستیم که باید برای بسیاری از امکانات فنی جدید یک هدف خوب تعیین کنیم. با این حال، با انحراف توجه به تاثیر فناوری می توان اثرات نامطلوب آن را پیش‌بینی کرده و از آن جلوگیری کنیم. آگاهی از تاثیرات دوسویه‌ی فناوری باعث می‌شود که برای آن یک هدف معین قائل نشویم و در نتیجه‌ی این نگرش به جهت‌گیری‌های مطلوب نو‌آوری بیندیشیم.

 

بحث

 

البته کارگاه ما فقط یک مطالعه‌ی موردی کوچک در مبحث گسترده‌ی اخلاق و طراحی است. با این حال، امیدواریم نشان داده باشیم که با یک تنظیم مناسب، ایجاد ترکیبی پربازده از اخلاق، طراحی و خلاقیت غیرممکن نیست. رویکرد ما به اخلاق، بر اساس زیربنای نظری فلسفه فناوری نیز منحصر به فرد نیست. سایر رویکردها ارتباطات مشابهی ایجاد کرده‌اند، مانند رویکرد طراحی معضل‌محور توسط (Ozkaramanli, Özcan & Desmet, 2017). با این حال، در این رویکرد، معضل اساسی ابهام است، که بر وجود همیشگی دوگانگی دلالت دارد (یا اینکه ابهام را همیشه می‌توان به دوگانگی تقلیل داد). از این منظر رویکرد ما چند منظوره‌تر است، زیرا دیدگاه‌های مختلف را محدود نمی‌کند. که در کارگاه با سه نتیجه‌ی «متضاد» مشهود بود.

 

یکی دیگر از رویکردهای عملی طراحی، رویکرد حساس به ارزش (value sensitive design) است، که توسط اسمیتز پیشنهاد شده است (Smits و همکاران، 2019). در اینجا طراح فعالانه با ارزش‌هایی که در یک فناوری خاص گنجانده شده‌اند درگیر می‌شود. اسمیتز نشان می‌دهد که با ارزیابی عمدی پیامدهای طراحی، می‌توان به تغییرات ناخواسته‌ی مقادیر مشخصی در طول طراحی نیز پرداخت. به این ترتیب می‌توان با ابهام ذاتی فناوری نیز مقابله کرد، با این حال ارزش‌ها هنوز اساس این فرآیند هستند. از این منظر، رویکرد ما تطبیق‌پذیرتر است، زیرا اجازه می‌دهد تا ارزش‌ها از خود فرآیند خلاقانه بیرون بیایند. در نهایت، با نگاهی به نتایج کارگاه، می‌توان وجوه مشترکی را با طراحی انتقادی یا نظری مشاهده کرد. (Malpass, 2013; Lindley, Coulton & Akmal, 2018). ما همچنین تمایل و وابستگی زیادی به این رویکرد احساس می‌کنیم، چون درست مانند آن کارگاه ما هم در مورد ساختن طرح‌ها به منظور برانگیختن بازتاب آنهاست. به عبارت دیگر؛ اول انجام دادن و بعد فکر کردن!

 

نتیجه‌گیری

 

نتایج این کارگاه به صراحت نشان داد که دوگانگی ذاتی فناوری به این معنی است که یک فناوری واحد ممکن است اثرات اخلاقی متعددی داشته باشد. تأمل بیشتر ما در مورد این نتایج نشان داد که داشتن آگاهی از تأثیر اخلاقی یک فناوری می‌تواند الهام بخش جهت‌گیری‌های خلاقانه جدید باشد. برعکس آن هم صادق است، یعنی چنین خلاقیتی می‌تواند موجب تأثیرات اخلاقی متعددی شود.

 

 

 

منبع: https://dl.designresearchsociety.org/drs-conference-papers/drs2022/researchpapers/8/

 

۵
از ۵
۱۹ مشارکت کننده

نوشته های اخیر

دسته بندی ها

ثبت

پیغام شما با موفقیت ارسال شد.