Human Values matter
why Value-Sensitive Design should be part of every UX Designer’s Toolkit
چرا یک رویکرد طراحی اخلاقی برای ایجاد فناوری فضیلتمند (فناوری شایسته و درستکار) با عنوان "طراحی حساس به ارزش" باید بخشی از جعبهابزار هر طراح UX باشد؟
رویدادها و رسواییهای اخیر ما را بهعنوان طراحان واداشته است تا دربارهی تأثیر فناوریهای دیجیتال بر جامعه بیندیشیم. شعار سیلیکون ولی، «سریع به پیش برو و چیزها را خراب کن»، با فهرستی روزافزون از مسائل و نگرانیهای اخلاقی همراه شده است. اکنون روشن شده که فناوری میتواند تأثیرات منفی بر جامعه داشته باشد و ما باید به سمت طراحی ابزارها، محصولات و سیستمهای دیجیتال اخلاقمدار حرکت کنیم.
در میان موج مخالفتها با فناوری (‘techlash)، نباید نوآوری را خفه کنیم — نوآوری بخشی از پیشرفت فنی است. فیلسوف فرانسوی پل وریلیو نوشت:
«اختراع کشتی همزمان با اختراع غرقشدن کشتی بود… هر فناوری، جنبهی منفی خود را دارد که همزمان با پیشرفت فنی اختراع میشود.»
به عبارت دیگر، راهحل این نیست که نوآوری را متوقف یا کند کنیم؛ راهحل این است که فناوری را بهبود بخشیم. در حال حاضر، فناوریهای دیجیتال هنوز در مراحل ابتدایی خود هستند؛ بنابراین، یافتن راههای بهتر برای ایجاد آنها ذاتاً باعث بهبود آنها خواهد شد. برای این منظور، همانت تانجا پیشنهاد میکند که به جای «محصولات حداقلی قابلاجرا» (Minimum Viable Products)، از «محصولات حداقلی شایسته» (Minimum Virtuous Products) استفاده کنیم. اما چگونه میتوان این کار را انجام داد و طراحان چگونه میتوانند به این گفتگو اضافه شوند؟
اما آیا این مسئولیت ماست؟
تا حدی بله. مسئولیت ایجاد فناوری دیجیتال بهتر بر عهدهی ما طراحان نیز است؛ ما باید بخشی از راهحل باشیم، نه مشکل. در دوران شعار «سریع به پیش برو و چیزها را خراب کن»، طراحان (برخی متاسفانه) بهطور ضمنی از روشهای اجتماعی، رفتاری و شناختی استفاده میکردند تا نه تنها کاربران را متقاعد کنند، بلکه آنها را دستکاری کنند. با این کار، دستکاری تبدیل به مدل کسبوکار دیجیتال شد و استفاده از ترفندهای طراحی برای بهرهبرداری از شکافهای روانشناسی انسان و گمراه کردن کاربران به انجام کارها، به امری عادی تبدیل شد.
از سوی دیگر، برخی فناوریهای دیجیتال با نیت بدخواهانه ساخته نشدهاند و هدفشان ایجاد رفتارهای شکارچیانه نیست. با هدف اینکه بفهمند کاربران چه چیزی را دوست دارند که بر اساس آن بهبود را پیدا و ایجاد کنند، آنها صرفاً محصول خروجی تستهای A/B بی نقص و طراحی انسانمحور (UCD) بودهاند. با این حال، هنگامی که بهینهسازی برای هر کاربر بهصورت جداگانه انجام میشود، دید کلی نسبت به تصویر بزرگتر و نیز هدف فناوری یا نقشی که باید در جامعه ایفا کند، از دست میرود.
برای اکثر ما، ادغام اخلاق در فرآیندهای طراحیمان کار دشواری بوده است. فقدان ظاهری یک فرآیند رسمی که راهنمایی مشخصی در مورد زمان و مراحلی که میتوانیم اخلاق را در آن بگنجانیم، در اختیار ما قرار دهد، ما را ناتوان کرده است. الگوهای تاریک هری بریگنول درکی از شیوههای طراحی دستکاریشده به ما میدهد، اما آنها تک تک موارد را پوشش نمیدهند و برخی از مسائل ممکن است بدون بررسی باقی بمانند. بنابراین، چگونه میتوانیم بذر تغییر را در سازمانهای خود بکاریم؟
اینجاست که طراحی حساس به ارزش (VSD) میتواند به ما کمک کند تا در مسیر درست فکر کنیم. VSD میتواند به ما کمک کند تا تصمیمات طراحی را بر اساس ارزشهای انسانی و اجتماعی به جای مدلهای تجاری دستکاریشده یا سایر ابزارهای نادرست اتخاذ کنیم. بهعلاوه، ابزارها و روشهای آن میتوانند به ما کمک کنند تا اخلاق را در فرآیندهای طراحی خود بگنجانیم و اطمینان حاصل کنیم که آنها جداگانه یا به عنوان یک امر فرعی در نظر گرفته نمیشوند.
طراحی حساس به ارزش چیست؟
به عبارت ساده، VSD رویکردی است که توسط باتیا فریدمن، پیتر کان و دیوید هندری توسعه داده شده است و ارزشهای انسانی را در طراحی فناوری در نظر میگیرد. این مفهوم در اوایل دهه 1990 پدیدار شد و کمی بعد در سال 1999، آزمایشگاه طراحی حساس به ارزش در دانشگاه واشنگتن تأسیس شد. از آن زمان، این رویکرد در فناوریهای متعدد و صنایع مختلف به کار گرفته شده است.
VSD در تقاطع بین فناوری و جامعه قرار دارد و به ما کمک میکند تا در مورد چگونگی تأثیر فناوریهایمان بر اجتماعات و جامعه فکر کرده و آن را در زیر نظر بگیریم. ابزارها و روشهای آن، فضاهای طراحی فنی و اجتماعی-ساختاری را در بر میگیرند و فضای طراحی جامعتری را فراهم میکنند. به طراحان کمک میکند تا راهحلهایی را ارائه دهند که اگر صرفاً از منظر فنی یا اجتماعی-ساختاری به آنها نگاه میشد، ممکن بود در نظر گرفته نشوند.
بنابراین، چه چیزی VSD را منحصر به فرد میکند، و چرا باید ابزارها و روششناسی آن را در نظر بگیرید؟
۱- بر ارزشهای انسانی تمرکز میکند.
همانطور که از نامش پیداست، VSD بر ارزشهای انسانی تمرکز دارد و شکاف بین طراحی و اخلاق را پر میکند. ارزش ها بیان می شوند و در فناوری گنجانده می شوند. آنها تأثیرات واقعی و اغلب غیرآشکار بر کاربران و جامعه دارند. تفکر صریح در مورد ارزشها و در نظر گرفتن آنها در مراحل اولیه طراحی به شما کمک میکند تا از مهارتهای طراحی خود به صورت استراتژیک استفاده کنید.
امروزه، مشتریان از قدرت خرید خود برای حمایت از شرکتها و سازمانهای هدفمند استفاده میکنند. با VSD، میتوانید سازمان خود را در همسو کردن ارزشهای سازمانی یا محصول (ماموریتها) خود با ارزشهای مشتریانتان تحت تأثیر قرار دهید، که به شما امکان میدهد محصولات باارزشی ایجاد کنید.
علاوه بر این، ارزشهایی که شناسایی میکنید میتوانند به عنوان اصول طراحی نیز عمل کنند. یک نمونه عالی از این مورد، مطالعه Deloitte با عنوان «ارزشهای انسانی در حلقه: اصول طراحی برای هوش مصنوعی اخلاقی» است که ارزشهای انسانی را در فناوری هوش مصنوعی شناسایی میکند.
۲. تنشهای ارزشی و اینکه چگونه ارزشهای خاص ممکن است مزایا یا معایبی داشته باشند را در نظر میگیرد.
هرگز نمیتوان یک پاسخ سیاه و سفید برای خوب یا بد بودن یک طرح، محصول یا خدمات وجود داشته باشد، اما حوزههایی وجود دارد که میتوانیم به عنوان طراح روی آنها تمرکز کنیم. VSD میتواند به شما کمک کند تا تعدد و تضادهای بالقوه بین ارزشهای انسانی دخیل در یک فناوری را کشف کنید.
ارزشهای انسانی به صورت جداگانه وجود ندارند؛ آنها در حالت تعادل ظریفی با یکدیگر قرار دارند. آنها ممکن است در سطوح متعددی از تجربه انسانی، مانند درون یک فرد؛ بین افراد؛ بین یک فرد و یک گروه؛ بین گروهها، نهادها، ملتها و جوامع؛ و سایر ترکیبات، همسو یا دچار تنش شوند. همانت تانجا بیان میکند که «محصولات با حداقل فضیلت» اثرات فناوری را بر ذینفعان میآزمایند و در برابر آسیبهای احتمالی، محافظتهایی در نظر میگیرند. طراحی حساس به ارزش (VSD) این امکان را برای شما فراهم میکند که درک کنید تمرکز بر یک ارزش یا تغییر آن چه تأثیری بر دیگر ارزشها دارد، و همچنین مشخص کنید کدام ارزشها باید مورد حمایت قرار گیرند.
۳. بررسی اینکه چگونه برخی ویژگیها از ارزشهای خاصی پشتیبانی میکنند
زمانی که تأثیرات و پیامدهای ارزشهای شناساییشده را درک کنید، طراحی حساس به ارزش (VSD) میتواند به شما کمک کند ویژگیهای موجود در فناوری خود را تشخیص دهید که کدامیک از آنها از ارزشهای خاص پشتیبانی میکنند، کدام مانع آنها میشوند و کدام بهطور کامل جلوی آنها را میگیرند. برای مثال، با استفاده از یک نمونه ساده و واقعی یعنی چاقوی کرهبُری،
هدف اصلی یک چاقوی کرهبُری، مالیدن کره روی نان است، اما شما میتوانید از آن بهعنوان یک پیچگوشتی تخت هم استفاده کنید. شاید این ابزار ذاتاً برای چنین کاربردی طراحی نشده باشد، اما میتواند بهعنوان یک پیچگوشتی تخت عمل کند. از سوی دیگر، برخی کارها اساساً با یک چاقوی کرهبُری غیرممکن هستند؛ مثلاً استفاده از آن بهعنوان قاشق یا مسواک. در اصل، طراحی حساس به ارزش (VSD) این پرسش را مطرح میکند که ویژگیهای فناوری شما از چه ارزشهایی پشتیبانی میکنند، چه ارزشهایی را محدود میسازند، و چه ارزشهایی را بهطور کامل مانع میشوند.
۴. در نظر گرفتن ذینفعانی که بهطور غیرمستقیم تحت تأثیر فناوری قرار میگیرند
برخلاف طراحی انسانمحور (UCD) که صرفاً بر کاربرِ منفرد تمرکز دارد، طراحی حساس به ارزش (VSD) از طراحان میخواهد مجموعهای گسترده و متنوع از گروههای ذینفع را که بهشدت تحت تأثیر فناوری هستند، شناسایی و بررسی کنند. دو دسته کلی از ذینفعان وجود دارد:
- ذینفعان مستقیم، کسانی که بهطور مستقیم با فناوری تعامل دارند.
- ذینفعان غیرمستقیم، کسانی که هرگز یا بهندرت با فناوری تعامل میکنند، اما از طریق کاربرد آن تحت تأثیر قرار میگیرند.
در نظر گرفتن این افرادِ تأثیرپذیر، به شما کمک میکند تا نگاه خود را گسترش دهید و فناوری را هم از منظر فنی و هم از منظر ساختاری-اجتماعی بررسی کنید.
۵. نگاهی به فناوری از منظر اجتماعی-ساختاری
بهعنوان طراحان، ما باید بیندیشیم که چگونه میتوانیم محصولاتی بسازیم که دنیایی را شکل دهند که میخواهیم در آن زندگی کنیم، و طراحی حساس به ارزش (VSD) دقیقاً در این مسیر به ما کمک میکند. ابزارها بخشی بنیادین از وضعیت انسانی هستند و…
«…وقتی ابزارها را طراحی میکنیم، در واقع شیوههای بودن را طراحی میکنیم.» — تری وینگراد و فرناندو فلورس
محصولات، خدمات و سیستمهایی که ما ایجاد میکنیم، بهطور فزایندهای بخشی جداییناپذیر از زندگی مدرن شدهاند. افراد از جوامع و کشورهای مختلف از آنها برای ارتباط برقرار کردن، یادگیری، کسب درآمد، دسترسی به نظامهای عدالت و غیره استفاده میکنند. این فناوریها نتیجهی تخیل ما هستند؛ بنابراین، ما باید آنها را بهگونهای طراحی کنیم که بیشترین احتمال را برای حمایت از اقدامات، روابط، نهادها و تجربههایی که برای انسانها اهمیت دارد داشته باشند. طراحی حساس به ارزش (VSD) به شما کمک میکند دید خود را نسبت به گسترهی تجربههای انسانی وسیعتر کنید. همانطور که میدانیم، تجربههای زندگی بسیار متنوعاند و هیچ راهی وجود ندارد که بتوان همهی آنها را پیشبینی کرد. با این حال، VSD این امکان را فراهم میکند که نشان دهد چگونه فناوری هم جامعه را شکل میدهد و هم تحت تأثیر عوامل اجتماعی قرار میگیرد.
۶. دارای روششناسی و مجموعه ابزار منحصربهفرد
طراحی حساس به ارزش (VSD) مجموعهای از روشهای منحصربهفرد دارد که میتوانید به راحتی آنها را در فرایند طراحی خود وارد کنید. بهعنوان یک مبتدی در VSD، علاوه بر شناسایی و تحلیل ارزشها و ذینفعان، سه تا از سادهترین ابزارها که میتوانید همین امروز در فرایند طراحی خود بگنجانید، عبارتند از:
- کارتهای تصویرسازی (Envisioning Cards™)،
- سناریوهای ارزش (Value Scenarios)
- طرحهای ارزش (Value Sketches).
کارتهای تصویرسازی بر اساس چهار معیار ساخته شدهاند:
- ذینفعان،
- زمان،
- ارزشها
- گستردگی (پراکندگی).
این ابزارها را میتوان برای ایدهپردازی، طراحی مشارکتی، نقد اکتشافی (heuristic critique)، ارزیابی و دیگر اهداف بهکار برد.
- سناریوهای ارزش (Value Scenarios) داستانها یا روایتهایی از کاربرد هستند که بر پیامدها برای گروههای ذینفع، گستردگی استفاده، تأثیرات غیرمستقیم و اثرات جانبی سیستماتیک مشابه تأکید دارند.
- طرحهای ارزش (Value Sketches) فعالیتهای ترسیمی هستند که به درک غیرکلامی، دیدگاهها و ارزشهای ذینفعان دربارهی یک فناوری دست مییابند.
با این حال، اگر مایل باشید گامهای بیشتری بردارید، میتوانید کل رویکرد VSD را وارد فرایند طراحی خود کنید. مانند سایر روشهای طراحی، VSD یک روش طراحی غیرخطی و تکرارشونده است. این روش از یک رویکرد سهوجهی استفاده میکند که مسائل مفهومی، تجربی و فنی را بررسی میکند.
- تحقیقات مفهومی کاوشهایی آگاهانه دربارهی مسائل و ساختارهای مرکزی مورد بررسی هستند و میتوانند تحلیلی، نظری یا فلسفی باشند.
- تحقیقات تجربی بر هر فعالیت انسانی که قابل مشاهده، اندازهگیری یا مستندسازی باشد اعمال میشوند. این روشها شامل روشهای کمی و کیفی هستند که در پژوهش UX خود نیز به کار میبریم، مانند مشاهدهها، مصاحبهها، نظرسنجیها، اندازهگیری رفتار کاربران و غیره.
- در نهایت، تحقیقات فنی بر خود فناوری تمرکز دارند. این تحقیقات بررسی میکنند که چگونه یک فناوری برای فعالیتهای خاص مناسبتر است، از برخی ارزشها بهطور مؤثر حمایت میکند و همزمان انجام برخی فعالیتها و ارزشهای دیگر را غیرممکن میسازد.
۷. ارائه دادهها برای تأثیرگذاری بر رهبران کسبوکار
طراحی غیراخلاقی تنها در تصمیمات طراحی خود را نشان نمیدهد، بلکه در مدلهای کسبوکار نیز نمود پیدا میکند. بهعنوان یک طراح، شما این قدرت را دارید که رهبران کسبوکار را از این مدلهای غیراخلاقی دور کنید، و میتوانید از دادهها برای این منظور بهره ببرید.
وظیفهی ما بهعنوان طراحان این است که راهحلهای نوآورانهای پیدا کنیم که اهداف کسبوکار را برآورده کنند بدون اینکه به روشهای نادرست متوسل شویم. تحقیقات VSD که پژوهش را از منظر ارزشها انجام میدهند، میتوانند به شما دادههایی ارائه دهند که توضیح میدهد چرا برخی ویژگیها یا الگوهای تاریک (Dark Patterns) ممکن است غیراخلاقی باشند و به شما این فرصت را میدهند که روی یافتن راهحلهای طراحی اخلاقی برای مسائل کار کنید.
۸. بهصورت تکرارشونده اعمال میشود
برخلاف شعار «سریع به پیش برو و چیزها را خراب کن»، شعار VSD این است: «پیشرفت، به معنای کمال نیست» و این شعار در همهی جنبههای عمل طراحی اهمیت دارد. این شعار دیدگاه و استراتژی کلی برای مواجهه با چالشهای مرتبط با ارزشها در فناوری را در بر میگیرد. همچنین یادآوری میکند که دستیابی به پیشرفت هدفی ارزشمند است، حتی اگر کمال همیشه دستنیافتنی باقی بماند.
نتیجهگیری
اگرچه VSD یک راهحل جادویی نیست، اما ما را مجهز به زبانی میکند که بتوانیم دربارهی پیامدهای اجتماعی گستردهی نوآوریهای فناوری بحث کنیم. این رویکرد ما را به سمت در نظر گرفتن ارزشهای انسانی بهعنوان یک معیار طراحی هدایت میکند، همانطور که معیارهای سنتی مانند قابلیت اطمینان، قابلیت استفاده، کارایی و دسترسیپذیری را در نظر میگیریم. مانند سایر معیارهای معمول برای ارزیابی فناوری، ما به کمال نیاز نداریم، بلکه به تعهد به عمل نیازمندیم:
بنابراین، پژوهشگران بسیاری معتقدند که VSD نسل بعدی UCD است، به این معنا که این رویکرد همچنان رشد خواهد کرد و شیوهی تفکری نوین را در طراحی فناوریها به ارمغان خواهد آورد. UCD یا تمرکز بر کاربر، حتی زمانی که صراحتاً به آن اشاره نشده باشد، در فرایندهای طراحی جریان دارد. به همین ترتیب، تمرکز بر ارزشهای انسانی نیز به تدریج به یک رویکرد رایج تبدیل خواهد شد، نه یک دیدگاه نوآورانه.
در پایان، طراحی نحوهی تعامل مردم با فناوری را واسطهگری میکند؛ بنابراین بر عهدهی ماست که آن را قابل فهم و صادقانه بسازیم. باید بیندیشیم چگونه میتوانیم فناوریهایی ایجاد کنیم که دنیایی را شکل دهند که میخواهیم در آن زندگی کنیم. بنابراین، ما بهعنوان طراحان موظفیم تجربههای اخلاقی خلق کنیم.
مقالات مرتبط: