A Designer’s Code of Ethics
1- طراح اول و قبل از هر چیز یک انسان است.
شما قبل از اینکه یک طراح باشید، یک انسانید. مانند هر انسان دیگری در این سیاره، شما نیز بخشی از یک قرارداد اجتماعی هستید. ما یک سیارهی مشترک داریم. با انتخاب طراح بودن، بر افرادی که با کار شما در تماس هستند تأثیر میگذارید، میتوانید با اعمال خود به آنها کمک کرده یا صدمه بزنید. شما همواره باید به اثری که در تاروپود جامعه میگذارید، توجه اساسی داشته باشید.
هر انسانی موظف است تلاش کند تا این سیاره را در شکلی بهتر از آنچه که در آن قدم گذاشته به آیندگان تحویل دهد. طراحان هم از این مهم مستثنی نیستند. پس وقتی کاری را انجام میدهید که موفقیتِ آن به تفاوت درآمد یا اختلاف طبقاتی بستگی دارد، در شغل خود به عنوان یک شهروند و در نتیجه بهعنوان یک طراح شکست خوردهاید.
2- یک طراح مسئول کاری است که در دنیا انجام می دهد.
طراحی مجموعهای از کارها و تصمیمات است. شما مسئول چیزی هستید که به دنیا میآورید و نام شما روی آن باقی میماند. با وجود اینکه ممکن نیست در مورد نحوهی استفادههای جدید از کار شما پیشبینی کرد، اما وقتی خروجی کار منجر به صدمه به افراد میشود، دیگر نباید تعجب نمود.
وقتی تفنگی که ما طراحی میکنیم، کسی را میکُشد، نمیتوانیم تعجب کنیم. وقتی پایگاه دادهای که برای فهرستبندی مهاجران طراحی کردهایم، باعث اخراج آنها میشود، نمیتوانیم تعجب کنیم. وقتی ما آگاهانه کاری را تولید میکنیم که قصد آسیب رساندن دارد، مسئولیت خود را در نظر نگرفتهایم، پس مقصریم. و وقتی ناآگاهانه کاری را تولید میکنیم که به دیگران آسیب میرساند، باز هم مقصریم، چون عواقب کامل آن کار را بررسی نکردهایم .
کاری که به دنیا می آورید میراث شماست.
از شما بیشتر عمر خواهد کرده و به جای شما صحبت خواهد کرد.
3- یک طراح برای تاثیر بیش از فرم ارزش قائل است.
ما بیشتر از اینکه عاشق ایدههای هوشمندانه خود باشیم، باید از عواقب کارمان بترسیم.
طراحی در خلاء انجام نمیشود. جامعه بزرگترین سیستمی است که میتوانیم بر آن تاثیر گذار باشیم و هر کاری که انجام میدهیم ــ چه خوب و چه بد ــ بخشی از این سیستم است. در نهایت ما باید ارزش کار خود را بر اساس این تأثیر قضاوت کنیم، نه بر اساس ملاحظات زیبایی شناختی.
نمیتوان گفت که شیئی که برای آسیب رساندن به مردم ایجاد شده، به خوبی طراحی شده است، مهم نیست که چقدر از نظر زیبایی شناختی دلپذیر است، زیرا طراحیِ خوب آن به معنای طراحی برای آسیب رساندن به دیگران است. هر چیزی که یک رژیم توتالیتر طراحی میکند خوب طراحی (well-designed) نمیشود، زیرا توسط یک رژیم توتالیتر طراحی شده است.
.A broken gun is better designed than a working gun
4- یک طراح زیر دین افرادی است که توسط آنها استخدام میشود، نه فقط به دلیل تخصصاش بلکه به دلیل توانایی مشاوره دادنش.
وقتی برای طراحیِ چیزی استخدام میشوید، برای تخصص خود استخدام میشوید. وظیفهی شما فقط تولید آن اثر نیست، بلکه ارزیابی تاثیر آن کارنیز بر عهده شماست. وظیفهی شما این است که تأثیر آن کار را به مشتری یا کارفرمای خود منتقل کنید. و اگر این تأثیر منفی باشد، وظیفهی شما این است که آن را به مشتری خود گفته و در صورت امکان، تاثیر منفی کار را از بین ببرید. اگر از بین بردن تاثیر منفی کار غیرممکن است، این وظیفهی شماست که جلوی آن را بگیرید تا نور روز را نبیند. به عبارت دیگر، شما فقط برای حفر یک خندق استخدام نمیشوید، بلکه برای ارزیابی تأثیرات اقتصادی، جامعهشناختی و زیستمحیطی آن خندق هم استخدام شدهاید. اگر بایستگی وجود گودال در آزمایشها شکست خورد، وظیفهی شما این است که بیلها را از بین ببرید. یک طراح بدون اینکه خدمتگزار باشد عملا از تخصص خود در خدمت دیگران استفاده میکند. «نه گفتن» یک مهارت طراحی است. «پرسیدن چرا» یک مهارت طراحی است. اما چشمپوشی کردن و چرخاندن چشمان مهارت طراحی نیست.
اینکه از خود بپرسیم چرا چیزی را میسازیم، سوالی بی نهایت بهتریست از این که بپرسیم آیا میتوانیم آن را بسازیم یا خیر.
5- یک طراح از انتقاد استقبال می کند.
هیچ کد اخلاقیای نباید مانع انتقاد از کار شما بشود، خواه از سوی مشتریان، عموم مردم یا طراحان دیگر. در عوض، شما باید به استقبال انتقاد بروید تا در آینده کار بهتری خلق کنید. اگر کار شما آنقدر شکننده است که نمیتواند در برابر انتقاد مقاومت کند، نباید وجود داشته باشد. چون بالاخره زمان لگد زدن به لاستیکها قبل از اینکه آن لاستیکها به جاده برسند فرا میرسد. پس برای هرگونه انتقاد آماده باشید. (و گرنه ناتوانی لاستیکها را در جاده خواهید دید!)
نقش انتقاد، زمانی که به درستی ارائه شود، ارزیابی و بهبود کار است. انتقاد یک هدیه است. کار خوب را بهتر کرده و مانع تولد کار بد میشود. در هر مرحله از فرآیند طراحی باید درخواست انتقاد داد و از آن استقبال کرد. وقتی کیک پخته شد دیگر نمیتوانید آن را درست کنید. اما میتوانید با دریافت بازخوردِ زودهنگام و مکرر، شانس موفقیت پروژهی خود را افزایش دهید. این مسئولیت شماست که درخواست انتقاد کنید.
6- یک طراح در تلاش و تکاپو است تا مخاطبان خود را بشناسد.
طراحی یافتن یک راهحل برای حل یک مشکل در مجموعهای از محدودیتها است. برای اینکه بدانید آیا به درستی آن مشکل را حل میکنید، باید با افرادی که درگیر آن مشکل هستند ملاقات کنید. و اگر بخشی از یک تیم هستید، تیم شما باید تلاش کند تا منعکسکنندهی آن افراد باشد. هرچه یک تیم بتواند مخاطبی را که برای او راهحل ارائه میدهد، بیشتر منعکس کند، بهتر میتواند مسئله را حل کند. این تیم میتواند از نقطهنظرها، پسزمینهها، مجموعه نیازها و تجربیات مختلف به بررسی مشکل بپردازد. یک تیم با یک دیدگاه واحد هرگز نمیتواند محدودیتهایی را که باید برای آنها طراحی کند، به خوبی تیمی با چندین دیدگاه درک کند.
در مورد همدلی چطور؟ همدلی یک کلمهی زیبا برای محرومیت است. اگر میخواهید بدانید که زنان چگونه از چیزی که شما طراحی میکنید استفاده میکنند، یک زن را در تیمی که آن را طراحی میکند، قرار دهید.
7- یک طراح به موارد غیر متمرکز و مرزی (edge case) اعتقاد ندارد.
وقتی تصمیم میگیرید برای کسی طراحی کنید، یک بیانیهی ضمنی در مورد اینکه برای چه کسی طراحی نمیکنید نیز تنظیم کردهاید. ما برای سالها از افرادی که در موفقیت محصولات ما نقشی حیاتی نداشتند، بهعنوان «موارد غیر متمرکز» یاد میکردیم. ما مردم را به حاشیه میبردیم. ما تصمیم گرفته بودیم این طور فکر کنیم که افرادی در جهان هستند که مشکلاتشان ارزش حل کردن ندارد. فیسبوک اکنون (2017) ادعا میکند که دو میلیارد کاربر دارد. 1 درصد از این دو میلیارد نفر، که بهعنوان کاربران حاشیهای و غیرمتمرکز یک محصول از آنها یاد میشود، جمعیت بیست میلیون نفری را تشکیل میدهند. اینها افرادی هستند که در حاشیه قرار دارند.
«وقتی شما چیزی را به عنوان یک مورد حاشیهای مطرح میکنید، در اصل محدودهای که برایتان مهم است را نشان دادهاید.» ــ اریک مایر
این افراد در واقع همان ترنسهایی هستند که در حاشیهی پروژههای «اسامی واقعی فیسبوک» گرفتار میشوند. اینها مادران مجردی هستند که در لبههای برگههای اجازهی «هر دو والدین باید امضا کنند» گرفتار میشوند. اینها مهاجران مسنی هستند که برای رای دادن حاضر میشوند اما نمیتوانند به زبان مادری خود برگهی رای بگیرند. اینها موارد لبهای نیستند. آنها انسانند و ما بهترین کار خود را مدیون آنها هستیم.
8- یک طراح بخشی از یک جامعه حرفه ای است.
شما بخشی از یک جامعهی حرفهای هستید و روش کار شما و مدیریت حرفهای شما بر همه افراد آن جامعهی تخصصی اثر میگذارد. همانطور که افزایش جزرومد بر همه قایقها اثر میگذارد. اگر با مشتری یا کارفرما صادق نباشید، طراحِ بعد از شما هزینهاش را پرداخت خواهد کرد. اگر به صورت رایگان کار کنید، از طراح بعد از شما نیز انتظار میرود همین کار را انجام دهد. اگر روی انجام بد کارها یا کارهای بد پافشاری کنید، طراح پشت سر شما باید دو برابر بیشتر تلاش کند تا آن را جبران کند.
درست است که یک طراح از نظر اخلاقی موظف به کسب درآمد و ساختن زندگی بهتر بر اساس تواناییها و فرصتهایش است، اما انجام این کار به قیمت از دست دادن دیگر همکاران، برای همهی طراحان زیانآور است. هرگز طراح دیگری را برای پیشبرد برنامهی کاری خود زیر اتوبوس نیندازید. طراحی مجدد کار شخص دیگری برای تولید عمومی، کپی کار شناسنامه دار، دخالت، دخل و تصرف در کار دیگر طراحان، حق کپی رایت و سرقت علمی و ادبی از مصداقهای کار غیرحرفهایِ طراحی هستند.
یک طراح به دنبال ساختن جامعه (جامعهی خود) است نه تقسیم آن.
9- یک طراح از تنوع و رقابت استقبال می کند.
یک طراح در طول حرفهی خود به دنبال یادگیری است. یادگیری یعنی رویارویی با چیزی که نمیداند. یعنی گوش دادن به تجربیات دیگران، استقبال و تشویق افرادی از پیشینهها و فرهنگهای گوناگون و ایجاد فضایی بر سر میز برای افرادی که جامعه در طول تاریخ آنها را پایین نگه داشته است. ما باید فضایی ایجاد کنیم که صداهای سنتیِ به حاشیه راندهشده در این حرفه شنیده شوند. تنوع منجر به نتایج و راهحلهای بهتر و در نتیجه منجر به طراحی بهتری میشود.
«وقتی با فردی باهوشتر از خود کار میکنید هرگز اشتباه نخواهید کرد.» ــ تیبور کالمن
یک طراح نفس خود را کنترل میکند و میداند چه زمانی باید سکوت کرده و فقط و گوش دهد. او از تعصبات خود آگاه است و از بررسی آنها استقبال میکند، و میجنگد تا جایی برای کسانی که ساکت شدهاند باز کند.
10- یک طراح برای خود اندیشی زمان می گذارد.
هیچ کس یک روز از خواب بیدار نمیشود و برنامهریزی نمیکند تا اخلاق خود را از پنجره بیرون بیندازد. این به آرامی اتفاق میافتد، یک شیب لغزنده در طول زمان. مجموعهای از تصمیمات کوچک که حتی ممکن است در زمان خود خوب به نظر برسند، و قبل از اینکه متوجه شوید میبینید که در حال طراحی رابط کاربری برای فروشگاه آنلاین اسلحه والمارت هستید. هر چند ماه یک بار برای خود اندیشی وقت بگذارید. تصمیماتی که اخیرا گرفتهاید را ارزیابی کنید. آیا به آنچه که هستید وفادار ماندهاید؟ یا به آرامی با هر افزایش یا اعطای اختیارات جدید و سهام بیشتر، مرزبندی اخلاقی خود را چند متر جابجا کردهاید؟
آیا از مسیر منحرف شدی؟ تصحیحش کن. آیا محل کار شما جهنمی غیراخلاقی است؟ برو یک جای دیگر.
شغل شما یک انتخاب است. لطفا درست انتخابش کن.
.Your job is a choice. Please do it right
منبع: https://deardesignstudent.com/a-designers-code-of-ethics-f4a88aca9e95