طراحی یک امر سیاسی است

 

 

Design is political

by Shayna Hodkin

 

کتاب نابودشده توسط طراحی
کتاب «ویران شده توسط طراحی»

 

 

ویکتور پاپانکِ طراح یک بار نوشت:

مشاغلی وجود دارند که خطرناک‌تر از طراحی صنعتی هستند، اما فقط چندتا.

 

و همینطور طراح باتجربه، بنیانگذار استودیوی طراحی Mule، مایک مونتیرو، پیروِ گفته پاپانک می‌افزاید:

«یک طراح نه تنها می‌تواند دنیا را تغییر دهد، بلکه باید این کار را انجام دهد».

 

مونتیرو در مورد این موضوع حرف‌های زیادی برای گفتن دارد که برای پر کردن یک کتاب کافی هستند. جدیدترین کتاب او «ویران‌شده توسط طراحی» است که به‌عنوان یکی از صریح‌ترین صداهای طراحی علیه فناوری‌های بزرگ شناخته شده و طرفدار حفظ اخلاق طراحی است. او در این کتاب استدلال می‌کند که طراحی در مورد زیبایی‌شناسی نیست، بلکه یک هنر سیاسی است که متخصصان آن مشابه پزشکان یا وکلا مسئولیت اخلاقی دارند. طراحان محصولات دیجیتال تمایل زیادی دارند که در دنیایی که همچنان سوالات و چالش‌هایی در مورد استفاده از داده، الگوهای تاریک و نگرانی‌های مرتبط با حفظ حریم خصوصی وجود دارد، تفاوت بزرگی ایجاد کنند. 

ما با مونتیرو درباره اتوپیای (آرمان‌شهر) طراحی اخلاقی صحبت کردیم، اینکه چگونه می‌توانید پروژه‌های غیراخلاقی را (بدون از دست دادن شغل خود) به چالش بکشید، و چگونه رهبران طراحی آینده‌ی فرهنگ طراحی را شکل می‌دهند ــ طراحانی برای زمان خود.

 

 

1- اخلاق ممکن است باعث اخراج شما شود

در این مرحله، ممکن است فکر کنید، «درسته، من هم دوست دارم هر زمانی که اشتباهی را دیدم، موضع‌گیری اخلاقی داشته باشم، اما صورتحساب‌هایی هم برای پرداخت دارم».

اما، همانطور که مونتیرو می‌گوید:

اگر می‌خواهیم از آشفتگی کنونی به سلامت عبور کنیم، باید همه نقش خود را پذیرفته و قبول مسئولیت کنیم

 

او می‌گوید: شما باید تصمیم بگیرید که جامعه‌ی شما کیست. «جوامع ما را در آغوش گرفته و از ما مراقبت می‌کنند و شرکت‌ها هم این خصوصیت و حس تعلق به جامعه را می‌شناسند و از آن به نفع خود سود می‌جویند. آن‌ها به شما خواهند گفت که این سازمان «خانه»ی شماست. «محله‌های» جدید شما میز و همکار شما هستند، البته که اگر پای سود بیشتر در میان باشد، شما را اخراج خواهند کرد!»

 

اگر از طراحی خواسته شده است که برخلاف قوانین اخلاقی خود رفتار کند و او محل کار خود را ترک نماید، و شما هم این موضوع را بپذیرید، به همه ما بدی کرده‌اید.» ــ مایک مونتیرو

 

مونتیرو فهمیده است که چرا یک نفر از انجام تنهایی چنین مبارزه‌ای اجتناب می‌کند، و سریعاً متوجه می‌شود که تغییر تنها بر عهده یک فرد نیست. او تأکید می‌کند که طراحان همه بخشی از یک جامعه‌ی تخصصی هستند ــ جامعه‌ای که متعلق به سازمان نیست، بلکه همه‌ی طراحان را به هم پیوند می‌دهد.

«اگر می‌خواهیم از آشفتگی کنونی عبور کنیم، باید همه نقش خود را پذیرفته و انجام دهیم.

 

شما و جامعه‌ی طراحی بخشی از یک ارگانیسم هستید. مونتیرو می‌نویسد:

"شما بخشی از یک جامعه‌ی حرفه‌ای هستید، و روشی که کار خود را انجام می‌دهید و حرفه‌ی خود را مدیریت می‌کنید، بر همه افراد در آن جامعه تاثیر می‌گذارد. همانطور که افزایش جزرومد بر همه قایق‌ها اثرمی‌گذارد، آلوده کردن استخر بر همه شناگران اثرمی‌گذارد ... اگر یک طراح به دلیل اینکه از او خواسته شده است برخلاف قوانین اخلاقی خود رفتار کند، کار را ترک کند و شما آن کار را به عهده بگیرید، بد خدمتی در حق همه ما انجام داده‌اید.»

 

2- قدرت جمعی خود را در آغوش بگیرید

مونتیرو می‌گوید: «یک طراح به دنبال ایجاد جامعه‌ی حرفه‌ای خود است، نه تقسیم کردن آن»

 

همه‌ی ما وظیفه داریم کار درست را انجام دهیم، اما هنگام رویارویی با هیولای شرکت، انجام آن به تنهایی می‌تواند چالش‌برانگیز باشد. قدرت شما در اینجا در اعداد نهفته است: در این قمار که صدای شما الهام‌بخش دیگران باشد.

 

هنگامی که صدای خود را بلند می‌کنید، از بلندی آن شگفت زده خواهید شد. ــ مایک مونتیرو

 

کسی باشید که به اطرافیانش انگیزه می‌دهد تا بهترین رفتار خود را داشته باشند. و اگر فرد کناری شما کسی است که می‌گوید: «هی، این به نظر کاملاً درست نیست»، کسی باشید که از او حمایت می‌کند. تو تنها نیستی.

 

یک طراح از تخصص خود در خدمت‌دهی به دیگران استفاده می‌کند بدون اینکه خدمتگزار آنها باشد. ــ مایک مونتیرو

 

افرادی که کار را انجام می‌دهند، در این شرایط قدرت فوق‌العاده‌ای دارند. این تویی! آیا عواقبی دارد؟ کاملا. شما ممکن است شغل خود را از دست بدهید، و در آمریکا، این احتمالاً به معنای از دست دادن بیمه‌ی درمانی شما نیز هست... چیزی که باید بدانید این است که در هر صورت عواقبی وجود دارد. همانطور که کارمندان مایکروسافت متوجه شدند، شما می‌توانید بجنگید و پیروز شوید. 

 

کارمندان مایکروسافت که به آن‌ها اشاره شد، کسانی هستند که در سال 2018 در اعتراض به قرارداد 19.4 میلیون دلاری با اداره‌ی مهاجرت و گمرک ایالات متحده برای پردازش داده‌ها و قابلیت‌های هوش مصنوعی، گرد هم آمدند. در عرض 12 ساعت، ساتیا نادلا، مدیرعامل مایکروسافت، یادداشتی منتشر کرد که در آن سیاست مهاجرت را «بی‌رحمانه و توهین‌آمیز» خواند و گفت که مایکروسافت روی هیچ پروژه‌ای که خانواده‌ها را از هم جدا می‌کند کار نخواهد کرد. به دنبال آن یک پست وبلاگی توسط رئیس مایکروسافت، برد اسمیت، با عنوان «این کشور باید مسیر مهاجرت را به درستی مدیریت کند» منتشر شد.

 

از دست دادن شغل به دلیل صحبت کردن و نظر دادن، سخت‌ است، اما بدتر از مشارکت در فناوری‌ای که می‌توان از آن برای آسیب رساندن استفاده کرد، نیست.

 

 

قدرت جمعی

 

 

3- انتخاب درست را زود شروع کنید

مونتیرو اذعان می‌کند که داشتن یک ستون فقرات اخلاقی اغلب با عواقبی همراه است، و زمانی که می‌خواهید بدهی خود را پرداخت کنید و مطمئن شوید که خانواده‌تان سقفی بالای سر دارند، ترس از پیامدهای اقتصادی انتخاب‌های اخلاقی، واقعی و معتبر می‌شوند.

او می‌گوید: «اگر به کالج رفته‌اید، احتمالاً با حداقل 100 هزار دلار بدهی فارغ‌التحصیل شده‌اید. «چگونه می‌توانم شما را به خاطر گرفتن شغلی با درآمد بالا سرزنش کنم؟»

 

در جامعه‌ای که بیمه‌ی درمانی یک امتیاز است و بدهی‌های خرد بار سنگینی است، مسئولیت اخلاقی می‌تواند بار اضافی زیادی باشد. و احتمالا سخت است که شغل خود را با اخلاق نیز هماهنگ کنید، اما فضا برای طراحان مستقلی که تغییر ایجاد می‌کنند همیشه وجود دارد ــ یا در غیر اینصورت باید به طور کامل از تضاد و درگیری اجتناب کنند.

 

 

4- تصمیم بگیرید که آیا ارزش مبارزه را دارد یا خیر

انجام کار درست به معنی «برد» تضمینی نیست.

مونتیرو سه سوال مطرح می‌کند که باید قبل از انجام این چالش عاطفی و اقتصادی از خود بپرسید:

  • آیا می‌توانم شرایط را در اینجا تغییر دهم؟
  • آیا من انرژی لازم برای پرداختن به این موضوع را دارم؟
  • آیا می‌توانم ضررهایم را کاهش دهم؟

با جواب دادن به این سوالات متوجه می‌شوید ارزش سرمایه‌گذاری احساسی شما را دارد یا خیر.

 

مونتیرو می‌گوید: «باید تمایل به انجام کار درست وجود داشته باشد. شما می‌توانید در تمام طول روز طرح‌ها و برنامه‌هایی را ارائه دهید، اما اگر کارفرمای شما به هیچ‌کدام از این صحبت‌های «وظیفه‌ی اخلاقی، مسئولیت اخلاقی» علاقه‌مند نباشد، احتمالا جز به بیرون از در، راه به جایی نمی‌برید.

 

سازمان‌های بسیار بزرگ، به حدی یکپارچه هستند که تمایلی به اجرای کارهایی که نیازمند ایجاد تغییرند ندارند.

 

 

5- برای آینده: کارفرمای خود را عاقلانه انتخاب کنید

اگر با ایجاد تغییر در سازمانی که از تغییر استقبال نمی‌کند، علاقه‌ای به پایان دادن به حرفه‌ی خود را ندارید بهتر است در ابتدا به سازمانی بپیوندید که با ارزش‌های شما همسو باشد.

به خصوص هنگامی که در موقعیتی نیستید که شغل فعلی خود را قبل از یافتن شغل جدید ترک کنید، مونتیرو سه تاکتیک را برای انتخاب کارفرما توصیه می‌کند:

  • صحبت با افرادی که رفته‌اند

    مطمئن‌ترین راه برای درک یک شرکت این است که با افرادی که زمانی آنجا بوده‌اند صحبت کنید. چه از طریق ارتباطات شخصی، چه از طریق لینکدین و چه از طریق کبوتر خبررسان، ارتباط با افرادی که سازمان را از درون می‌شناسند، محکم‌ترین راه برای درک رهبری شرکت و گشودگی / تمایل آنها به فرهنگ طراحی اخلاقی است.

  • نگاهی به پروژه‌های گذشته

    هرچه شرکت بزرگتر باشد، احتمال اینکه بتوانید به تنهایی سیستم را تغییر دهید، کمتر است. اگر از کار کردن روی پروژه‌های موجود در مجموعه‌ی شرکت ناراحت می‌شوید، به این فکر نکنید که می‌توانید تغییر جایگاه بین‌سازمانی دهید. به سمت تپه‌ها بدوید (جاهای جدید).

  • اطمینان حاصل کنید که یک مربی خواهید داشت

    «جایی کار نکن که کسی نباشه! اگر بقیه 22، 23، 24 ساله باشند، چه چیزی یاد خواهید گرفت؟ مونتیرو می‌گوید برای کسی کار کنید که بتواند شما را راهنمایی کند. طراحان ماهر می‌توانند به شما یاد دهند که چگونه در ابتدا سوالات سخت بپرسید.


     

6- تصمیم بگیرید که برای چه کسی کار می‌کنید

استدلال مونتیرو این است که ما برای کارفرمایان خود کار نمی‌کنیم ــ ما برای افرادی که از محصولات ما استفاده می‌کنند کار می‌کنیم. بهترین نفع ما موفقیت شرکت در بورس نیست، بلکه مصون نگه داشتن مردم از آسیب است. برای همین در قرارداد Mule Design بیانیه‌ی غیرقابل مذاکره گنجانده شده است:

«ممکن است شما ما را استخدام کنید، و ممکن است نام شما بر روی چک حقوقی باشد، اما ما برای شما کار نمی‌کنیم. ما برای حل یک مشکل وارد می‌شویم، زیرا معتقدیم که مشکل باید حل شود و ارزش حل کردن را دارد. ما برای افرادی که تحت‌تأثیر این مشکل هستند کار می‌کنیم. وظیفه‌ی ما این است که مراقب آن‌ها باشیم زیرا آن‌ها در این اتاق نیستند. و ما تحت هیچ شرایطی چیزی طراحی نمی‌کنیم که آن افراد را در معرض خطر قرار دهد».

 

کار طراح این نیست که کاری را که به او گفته شده است انجام دهد، کار طراح حل مشکلات است.

همانطور که مونتیرو می‌نویسد:

«یک طراح از تخصص خود در خدمت دیگران استفاده می‌کند بدون اینکه خدمتگزار باشد. «نه گفتن» یک مهارت طراحی است. «پرسیدن چرا» یک مهارت طراحی است. اما چرخاندن چشم و چشم پوشی و ساکت ماندن مهارت طراحی نیستند. اینکه از خود بپرسیم چرا چیزی را می‌سازیم، سوالی بی نهایت بهتر از این است که از خود بپرسیم آیا می‌توانیم آن را بسازیم یا خیر.»

 

 

 

منبع: https://www.invisionapp.com/inside-design/ruined-by-design/ 

 

۵
از ۵
۱۴ مشارکت کننده

نوشته های اخیر

دسته بندی ها

ثبت

پیغام شما با موفقیت ارسال شد.