?Ethics in Design! What is Ethics
by Daniel Guy
در زمانهای اخیر، اخلاق در صنعت فناوری به یک کلمه رایج تبدیل شده است و دلیل خوبی هم دارد. تصمیمات بد طراحی میتوانند منجر به پیامدهای مخرب شخصی، سازمانی و اجتماعی شوند. اما وقتی از اخلاق صحبت میکنیم دقیقا منظورمان چیست؟
یک پاسخ رایج این است که اخلاق به خوبی، بدی، درست و نادرست بودن مربوط میشود. پاسخ دیگر این است که اخلاق مربوط به رفتار ما با دیگران است. با این حال، موسیقی میتواند خوب یا بد باشد و پاسخ به سوالات ریاضی میتواند درست یا غلط باشد. وقتی در مورد اخلاق صحبت میکنیم، هیچ کدام از این موارد منظور ما نیست. علاوه بر این، رفتار من با افراد دیگر ممکن است شامل صحبت کردن در مورد آب و هوا یا نتایج یک بازی ورزشی باشد، که هیچ یک از آنها اهمیت اخلاقی ندارند. اگر میخواهیم پاسخ بهتری به سؤالمان بدهیم، باید چند اصطلاح فنی را معرفی کنیم:
1- مقام / جایگاه اخلاقی (Moral Status)
اگر سنگی را با چکش بشکنم، احتمالاً مرا به انجام کار اشتباهی متهم نخواهید کرد. اگر سنگ را با یک گربه یا یک نفر عوض کنیم، نمیتوان همین را گفت. خب فرقش چیست؟ تفاوت در این است که گربهها و افراد میتوانند احساس لذت و درد را درک کنند و سود و آسیب ببینند. در فلسفهی اخلاق به این تفاوت «مقام اخلاقی» میگویند.
اگر موجودی دارای جایگاه اخلاقی باشد، به این معنی است که دلایلی به نفع احترام به سلامت یا اهمیت او وجود دارد. بهعنوان مثال، توانایی گربه برای تجربه درد دلیلی است که نباید باعث رنجش بیمورد او شد (مگر اینکه درد ناشی از چیزی باشد که در نهایت از آن سود میبرد، مانند عمل جراحی). به همین ترتیب، توانایی گربه برای تجربه و داشتن سلامتی دلیلی برای تغذیه و مراقبت از آن است.
لازم به ذکر است که بحثهای زیادی در فلسفهی اخلاق وجود دارد، اینکه دقیقاً محدودهی "جایگاه اخلاقی" کجا و چگونه است. آنان (علم اخلاق) این محدوده را این گونه ترسیم کردهاند:
- داشتن توانایی تفکر منطقی؛
- توانایی ایجاد و تلاش برای رسیدن به اهداف مهم؛
- داشتن هدف عینی برای تحقق؛
- یا داشتن برخی حقوق.
بنابراین درک جایگاه اخلاقی مهم است زیرا مواردی مانند نمونه سنگی را که بهعنوان سناریوهای اخلاقی به حساب نمیآیند، فیلتر میکند.
2- صلاحیت/ شایستگی اخلاقی (Moral competence)
اگر فردی که در موقعیت چکش زدن، نمیدانست یا توانایی درک اعمال خود را نداشت چه؟ اگر یک کودک خردسال یا فاقد توانایی ذهنی بودد چه؟ بله، اگر کودک یا فردی با آسیب مغزی شدید به موجودی دیگر در جایگاه اخلاقی آسیب برساند، بسیار ناراحتکننده خواهد بود، اما این بهعنوان یک سناریوی اخلاقی به حساب نمیآید، مگر اینکه فرد چکشدار توانایی تفکر منطقی در مورد اعمال، اهمیت و پیامدهای آن را داشته باشد. این مورد «صلاحیت اخلاقی» نامیده میشود و یکی دیگر از شرایط مهم یک سناریوی اخلاقی است.
3- خوبی چیست؟ (What is Goodness)
در اینجا برای درک بهتر این مهم که خیر (Good) چیست برخی از مکاتب فکری اصلی آورده شده است:
- عینیتگرایی اخلاقی (Moral Objectivism) ــ مستقل از دیدگاههای شخصی؛ در مورد خوبی واقعیتهایی عینی وجود دارد. بر اساس این نظریه، وقتی افراد در مورد خوب یا بد بودن چیزی اختلاف نظر دارند، حداقل یک نفر اشتباه میکند.
- ذهنیتگرایی اخلاقی (Moral Subjectivism) ــ خوبی کاملا ذهنی است. تمام چیزی که به آن مربوط میشود، اعتقادات یا ترجیحات یک فرد است. در این مورد، چیزی کاملاً خوب است زیرا من معتقدم که چنین است. اختلاف نظرها به این دلیل رخ میدهند که حقایق عینی در مورد خوب یا بد بودن وجود ندارد.
- نسبیگرایی اخلاقی (Moral Relativism) ــ نیکی ریشه در باورها و اعمال فرهنگهای مختلف و دورههای زمانی متفاوت دارد. آنچه برای یک فرهنگ خوب است ممکن است برای فرهنگ دیگر بد باشد.
- ناشناختگرایی اخلاقی (Moral Non-Cognitivism) ــ خوبی کاملا بیمعنی است وقتی مردم در مورد خوب یا بد بودن اختلاف نظر دارند، نظر هیچ کس درست یا نادرست نیست.
نماهای دیگری نیز وجود دارند. علیرغم اختلاف نظر در مورد نیکویی/ خوبی، همه میتوانند موافق باشند که:
گفتن اینکه چیزی «خوب» است، بیان این است که آن چیز ارزش مثبتی دارد یا دلیلی برای اهمیت دادن به آن وجود دارد.
شایان ذکر است در حالی که افراد ممکن است نظرات متفاوتی در مورد منظور ما در استفاده از کلماتی مانند خوب، بد، درست و غلط داشته باشند، اما این لزوماً به این معنی نیست که آنها در مورد نحوهی رفتار ما با یکدیگر اختلاف نظر دارند. هر دیدگاه ممکن است فقط انگیزه یا دلیل متفاوتی داشته باشد که چرا آنها اینگونه رفتار میکنند.
برای مثال، یک عینیتگرای اخلاقی و یک ذهنیتگرای اخلاقی ممکن است هر دو موافق باشند که ما نباید مسبب درد بیدلیلی برای انسانهای دیگر شویم و باید حقوق برابر را ترویج کنیم. عینیتگرایان اخلاقی ممکن است معتقد باشند که این چیزها بدون توجه به اختلاف نظرها از نظر عینی درست هستند. از سوی دیگر، ذهنیتگرایان اخلاقی این چیزها را به عقیده خود درست میدانند (با توجه به عقاید و ترجیحات خود) در حالی که در مورد اینکه یک واقعیت عینی در مورد موضوع وجود دارد؛ مخالفند.
چه چیزهایی خوب هستند؟
برای سادگی، در اینجا ارزشهایی را آوردهایم که افراد در مورد خوب بودن آنها توافق نظر دارند:
- شادی Happiness؛
- تندرستی Wellbeing؛
- خودمختاری Autonomy؛
- حقیقت Truth؛
- عدالت Justice؛
- برابری Equality؛
- امنیت Security؛
- پایداری Sustainability.
بنابراین، در جهت اهداف کنونی ما، در صورتی چیزی را «خوب» یا «درست» مینامیم، که یک یا چند مورد از این ارزشها را بدون تضاد با دیگر ارزشها ترویج کند. و اگر هر گونه منفعت برای افراد یا جامعه را نفی کند ما میتوانیم آن را «بد» یا «اشتباه» بنامیم زیرا مانع (نادیده گرفتن) یا در تضاد با این ارزشها است.
اخلاق چیست؟
نگارنده اخلاق را اینگونه تعریف میکند:
اخلاق مربوط به اعمال خوب، بد، درست یا نادرست افراد دارای صلاحیت اخلاقی است که در نهایت بر موجوداتی که دارای جایگاه اخلاقی هستند تأثیر میگذارد.
اخلاق طراحی چیست؟ (?What is Design Ethics)
تنها کاری که برای پاسخ به این سوال باید انجام دهیم این است که تعریف قبلی را به این صورت اصلاح کنیم:
اخلاق طراحی به اعمال خوب، بد، درست یا نادرست طراحان مربوط میشود که در نهایت بر سایر موجودات دارای جایگاه اخلاقی تاثیر میگذارد.
طراحی توسط موجودات دارای صلاحیت اخلاقی (انسان) انجام میشود و در نهایت بر سایر موجودات دارای جایگاه اخلاقی (دیگر انسانها و موجودات غیرانسانی) تأثیر میگذارد. بنابراین، هر گونه ملاحظات اخلاقی مهم به احتمال زیاد به خوب، بد، درست یا نادرست بودن عمل مربوط میشود (طبق ارزشهای ذکر شده در بالا).
نمونه هایی از طراحی خوب و بد
اخلاق طراحی به ویژه زمانی اهمیت پیدا میکند که بین دو یا چند مبادله و دادوستد ناسازگاری و تعارض بین خوبی و بدی وجود داشته باشد. در اینجا چند نمونه آورده شده است:
سرعت تحویل در مقابل فراگیر بودن
سرعت تحویل ممکن است با فراگیر بودن سازگار نباشد. اگر تحویل سریع را بر فراگیر بودن اولویت دهیم، با کنار گذاشتن ــ یا در بدترین حالت تبعیض علیه گروههایی از مردم، خطر غیراخلاقی بودن را داریم.
و اگر مطمئن شویم که طراحی ما تا حد امکان جامع و فراگیر است، ما در معرض ریسک بیشتری برای برآوردن نیازهای همه هستیم. زیرا این امکان وجود دارد که ارائه ارزش به برخی افراد از هزینهی فراگیر نبودن از ابتدا بیشتر باشد. با این حال، بدون هیچ بهانهای ما در طراحی اخلاقی کوتاهی کردهایم.
هزینه در مقابل پایداری
اگر از ارزانترین و دردسترسترین مواد استفاده کنیم، ممکن است یک محصول در کوتاهمدت هزینهی کمتری داشته باشد. اما با استفاده از این گزینه، ممکن است در طولانیمدت به محیطزیست، حیات وحش و خودمان آسیب بزنیم.
کارایی و حریم خصوصی
اگر همه به دادههای شخصی من دسترسی داشته باشند، ممکن است زندگی من از بسیاری جهات آسان شود، اما این بدان معناست که در برابر استثمار شدن آسیبپذیر میشوم.
بهعنوان مثال، اگر در وبسایتی قرار بگیرم که فقط محصولاتی را که برای من مهم هستند نشان دهد، میتواند تا حد زیادی در وقت و تلاش من صرفهجویی کند. برای رسیدن به این هدف، کسبوکار یا سازمان به اطلاعاتی در مورد من نیاز دارد. اگر سازمان به دادههای من دسترسی آزاد داشته باشد، پس فرصتی هم برای دستکاری (manipulate) من دارند.
بهعنوان نمونههای دیگر میتوان به اتفاقات سالهای اخیر اشاره کرد:
- نرمافزار تشخیص چهره که بر اساس رنگ پوست تمایز قائل شدهاند.
- ابزارهای استخدامی که بر اساس جنسیت تبعیض قائل میشوند.
- طرحهایی که از افراد آسیبپذیر برای قمار یا رای دادن در جهت یک نتیجهی سیاسی سوءاستفاده میکنند.
نکته: طراحی اخلاقی فقط به نمونههای پرمخاطب که آن را در معرض دید عموم قرار میدهند محدود نمیشود. اگر هنگام طراحی و توسعه فناوری فراگیر (Inclusive) نباشیم، بر گروهی که حذف میکنیم تأثیر منفی گذاشته یا نیازهای آنها را برآورده نمیکنیم. در این مورد، طراحی ما بر اساس ارزشهایی که ذکر شد غیراخلاقی خواهد بود.
کلام پایانی
اخلاقی عمل کردن سخت است، به خصوص وقتی خوب را متفاوت تعریف میکنیم و ارزشهای مختلف را اولویتبندی میکنیم. راه اخلاقی معمولاً راه آسانی نیست، اما این دقیقاً چیزی است که آن را ستودنی می کند. ما باید مطمئن شویم که زمان و مکان درستی برای پرسیدن سوالات زیر داریم:
- آیا این اخلاقی است؟
- چه عواقب ناخواستهای ممکن است وجود داشته باشد؟
- اگر این اشتباه پیش برود چه کسی مسئول است؟
اگر یک چیز باشد که بخواهم از این مقاله درک کرده باشید، این است که هنگامی که دارید تصمیمات مهم طراحی میگیرید، جایگاهی را به اخلاق در جدول برنامهریزی پروژه اختصاص دهید و برای پرسیدن این سوالات وقت بگذارید.
این به معنای کامل بودن نیست، اما اگر دنیای بهتری خلق نکنیم، طراحی چه فایدهای خواهد داشت؟
طراحان موجوداتی منطقی و دارای صلاحیت اخلاقی هستند. ما میدانیم که چه چیزهایی را میخواهیم ترویج، فعال و تسهیل کنیم و از چه چیزهایی میخواهیم اجتناب کنیم. علاوه بر این، ما این توانایی را داریم که این منطق را در طرحهای خود لحاظ کنیم.
ما بهعنوان طراح، محصولات و خدماتی را برای سایر موجودات در جایگاه اخلاقی خلق میکنیم. آنها تحتتأثیر اقدامات ما برای بهتر یا بدتر شدن قرار خواهند گرفت. ما میدانیم که خوب و بد چه شکلی است و چه ارزشهایی برای سازمانها و کاربران ما مهم است. باید یک قدم به عقب برداریم و به این چیزها فکر کنیم، حتی اگر پروژه ضربالاجل فشردهای داشته باشد!
من معتقدم طراحان، اخلاقگرایان کاربردی (Applied Ethicists) هستند (خواه بدانند یا ندانند) که در موقعیت منحصربهفردی برای تاثیرگذاری بر افراد، جامعه و کرهی زمین قرار دارند. ما میتوانیم انتخاب کنیم که کدام آینده به واقعیت تبدیل شود، یا کدام محصولات به درستی از BETA به LIVE بروند. این کار مسئولیت زیادی به همراه دارد و البته که مسئولیت با ما طراحان و توسعهدهندگان کسبوکارهاست.
منبع: https://danguydesign.medium.com/ethics-in-design-what-is-ethics-ff2a5818b37a