Types of Deceptive Pattern
بخش دوم معرفی الگوهای فریبنده در تجربه کاربری:
۹- اشتراک پنهان (Hidden Subscription)
کاربر بدون اطلاع یا رضایت صریح خود در یک طرح پرداخت یا اشتراک دورهای ثبتنام میشود.
تعریف
الگوی فریبکارانهی اشتراک پنهان معمولاً از نوعی پنهانکاری یا انحراف ذهنی استفاده میکند. کاربر تصور میکند در حال خرید یک محصول یا خدمت مشخص است، در حالی که در واقع با یک شرط حقوقی پنهان، در اشتراکی دورهای ثبتنام میشود. پس از ثبتنام، این سرویس معمولاً بهطور مخفیانه ادامه مییابد و هیچ ایمیل یا یادآوریای برای کاربر ارسال نمیشود تا او متوجه پرداختهای مکرر نشود و این روند تا حد امکان طولانی شود. در بسیاری از مواقع، این الگو همراه با الگوی سخت برای لغو کردن (Hard to Cancel) به کار میرود.
مثال
ابزار طراحی رابط کاربری Figma (که متعلق به Adobe است) به خاطر قابلیتهای همکاری تیمی شناخته میشود و به تیمها اجازه میدهد بهطور مشترک روی طراحیها کار کنند. وقتی کاربری یک طرح در فیگما ایجاد میکند، میتواند آن را با دیگران از طریق دکمهی "Share" (در بالا سمت راست تصویر اول) به اشتراک بگذارد. با کلیک روی این دکمه، یک پنجره باز میشود (تصویر دوم) که در آن کاربر میتواند گیرنده را انتخاب کند و تعیین کند که او "can edit" (میتواند ویرایش کند) یا "can view" (میتواند مشاهده کند). اگر کاربر گزینهی "can edit" را انتخاب کند، بدون اطلاع او، یک اشتراک ماهانهی جدید برای گیرنده ایجاد میشود که بهطور خودکار از کارت اعتباری کاربر دعوتکننده کسر میگردد. این هزینهی اضافه در هیچجای رابط کاربری ذکر نشده است. از آنجا که فیگما اطلاعات کارت اعتباری کاربر را قبلاً دارد، میتواند بدون اطلاع قبلی هزینه را برداشت کند. کاربران بارها نسبت به این موضوع در شبکههای اجتماعی شکایت کردهاند (تصویر سوم).
۱۰- اذیت و اصرار مداوم (Nagging)
کاربر میخواهد کاری را انجام دهد، اما به طور مداوم با درخواستهایی برای انجام کار دیگری مواجه میشود که ممکن است به نفع او نباشد.
تعریف
اذیت و اصرار مداوم (Nagging) نوعی از تخلیهی منابع خصمانه است. هر بار که یک اپلیکیشن یا وبسایت کاربر را با درخواست انجام کاری قطع میکند، زمان و توجه او را تحلیل میبرد. این عمل شبیه یک «مالیات» است که ارائهدهنده بر کاربرانی تحمیل میکند که نمیخواهند مطابق میل او عمل کنند. هرچند این هزینه مالی نیست، اما به مرور جمع میشود و در نهایت به هزینهای قابل توجه تبدیل میشود. در این نقطه، کاربر ممکن است تصمیم بگیرد که برای صرفهجویی در وقت و انرژی، تسلیم شود و هرچه ارائهدهنده میخواهد انجام دهد، حتی اگر برخلاف منافع خودش باشد.
مثال
در سال ۲۰۱۸، اینستاگرام به شکل تهاجمی کاربران را وادار میکرد تا اعلانها (Notifications) را فعال کنند و این کار را به طور مکرر و در طول ماهها ادامه میداد. کاربران نمیتوانستند بهطور کامل این درخواست را رد کنند؛ تنها گزینهی رد کردن "Not Now" (نه الان) بود، که باعث میشد درخواستها همچنان ادامه پیدا کنند. (منبع: Gray و همکاران، ۲۰۱۸. منبع تصویر: guidingtech.com)
۱۱- مانعتراشی (Obstruction)
کاربر با موانع یا سدهایی روبهرو میشود که تکمیل وظیفه یا دسترسی به اطلاعات را برای او دشوار میسازد.
تعریف:
مانعتراشی یکی از الگوهای فریبنده است که با ایجاد موانع و مراحل اضافه، عمداً مسیر کاربر را دشوار میکند. این روش برای خسته کردن یا سردرگم کردن کاربر به کار میرود تا او از ادامه مسیر منصرف شود یا بهطور ناخودآگاه به گزینهای تن دهد که بیشتر به نفع کسبوکار است. همچنین گاهی این تکنیک به عنوان مقدمهای برای فریبهای بزرگتر استفاده میشود؛ زیرا کاربر در حالت خستگی و استیصال، آمادگی بیشتری برای پذیرش دارد.
مثال:
فیسبوک برای تنظیمات حریم خصوصی از مانعتراشی استفاده کرد. کاربران تنها با یک کلیک میتوانستند گزینهی «پذیرفتن و ادامه دادن» را انتخاب کنند، اما برای رد کردن تنظیمات باید دکمهای نامشخص را پیدا میکردند و سپس سوئیچهای مختلف را تغییر میدادند. این فرآیند مبهم و پرزحمت باعث میشد بسیاری از کاربران مطمئن نباشند که واقعاً توانستهاند از حریم خصوصی خود محافظت کنند. (منبع: Norwegian Consumer Council, 2018)
۱۲- پیشانتخاب (Preselection)
به کاربر گزینهای پیشفرض ارائه میشود که از قبل برای او انتخاب شده است، تا بر تصمیمگیری او تأثیر بگذارد.
تعریف:
الگوی پیشانتخاب (Preselection) از سوگیری شناختی اثر پیشفرض بهره میبرد — پدیدهای روانشناختی که در آن افراد تمایل دارند گزینهای را انتخاب کنند که از قبل برایشان انتخاب شده است، حتی اگر گزینههای دیگری نیز در دسترس باشند. ارائهدهندگان خدمات از این موضوع آگاه هستند و اغلب از آن برای بهرهبرداری از کاربران استفاده میکنند. یک روش رایج، نمایش یک کادر انتخاب از پیش تیکخورده است، هرچند روشهای دیگری نیز وجود دارد، از جمله قرار دادن آیتمها در سبد خرید کاربر یا پیشانتخاب آیتمها در مراحل مختلف.
دلایل زیادی وجود دارد که چرا این یک الگوی فریبنده قدرتمند است. نخست، مسئله آگاهی است — کاربران باید آن را ببینند، بخوانند و معنا و پیامدهای آن را درک کنند. اگر این کار را نکنند، بدون آگاهی از اثرات، از آن عبور میکنند. سوگیریهای شناختی دیگری نیز ممکن است در این الگو به کار گرفته شوند. برای مثال، محتوا ممکن است بهگونهای نوشته شود که کاربر احساس کند دیگران شبیه او گزینه پیشفرض را میپذیرند، پس او نیز باید همین کار را بکند (سوگیری شواهد اجتماعی). یا ممکن است از یک فرد صاحب قدرت برای تحت فشار گذاشتن کاربران به پذیرش گزینه پیشفرض استفاده شود (سوگیری اقتدار).
مثال:
در سال ۲۰۲۱، کمپین ترامپ بهطور مشهور از این الگوی فریبنده استفاده کرد. یک کادر انتخابشدهی پیشفرض با عنوان «این کمک را بهصورت ماهانه تکرار کن» در فرم قرار داده شد که بسیاری از حامیان را به پرداختهای ماهانه ناخواسته واداشت. سپس، در ادامه کمپین، یک کادر انتخاب پیشفرض دوم اضافه شد که کاربران را به اهدای کمک اضافی فریب داد. الگوهای فریبندهی متعدد دیگری نیز در کمپین ترامپ بهکار گرفته شد که توسط شان گلدماچر در نیویورک تایمز مستندسازی شده است.
۱۳- پنهانکاری (Sneaking)
کاربر بهطور فریبآمیز وارد یک تراکنش میشود، زیرا اطلاعات مرتبط از او مخفی نگهداشته شده یا ارائه آن به تأخیر افتاده است.
تعریف:
پنهانکاری یکی از الگوهای فریبنده است که در آن، اطلاعات مهم و مرتبط با کاربر عمداً پنهان یا با تأخیر ارائه میشود. این اطلاعات میتواند شامل هزینههای اضافی یا پیامدهای ناخواسته باشد. هدف از این کار، وادار کردن کاربر به انجام عملی است که در شرایط شفاف و آشکار، احتمالاً آن را انتخاب نمیکرد.
مثال:
در سال ۲۰۱۵، خردهفروش ورزشی بریتانیایی sportsdirect.com از این روش استفاده کرد. هنگام خرید آنلاین، این وبسایت بهطور پنهانی یک اشتراک مجله به ارزش ۱ پوند را به سبد خرید کاربران اضافه میکرد، بدون آنکه رضایت صریح یا آگاهی آنان را جلب کرده باشد. تنها در صورتی که کاربر متوجه این مورد میشد، میتوانست آن را بهصورت دستی از سبد خرید حذف کند. این رفتار، نمونهای روشن از فریب «قاچاقیکاری» در فرایند خرید آنلاین است.
۱۴- عبارات فریبنده (Trick Wording)
کاربر بهواسطه ارائه زبان گیجکننده یا فریبنده، به انجام عملی ترغیب میشود که در غیر این صورت انجام نمیداد.
تعریف:
الگوی فریبنده عبارات، از انتظارات کاربران و زبان مبهم برای گمراه کردن و فریب آنها استفاده میکند. کاربران هنگام استفاده از اینترنت معمولاً متنها را سریع مرور میکنند تا با حجم بالای اطلاعات کنار بیایند؛ به این معنا که آنها همه کلمات را بهطور دقیق نمیخوانند و روی هیچ جملهای توقف طولانی ندارند. عبارات فریبنده معمولاً از همین روش مرور سریع بهره میگیرند، بهگونهای که محتوا به نظر میرسد یک چیز را میگوید، در حالی که در واقع چیزی دیگر را بیان میکند که به نفع کاربر نیست.
مثال:
از سال ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۳، شرکت هواپیمایی ارزانقیمت رایانایر (Ryanair) از الگوی فریبنده عبارات استفاده میکرد. در فرایند رزرو بلیط پرواز، به کاربران دستور داده میشد «لطفاً کشور محل اقامت خود را انتخاب کنید» که بهطور برجسته در یک منوی کشویی نمایش داده شده بود. اگر کاربران تنها این دستور را میخواندند، بهاحتمال زیاد فقط کشور محل اقامت خود را انتخاب کرده و فرایند رزرو را ادامه میدادند. اما در این حالت، بهطور ناخواسته بیمه مسافرتی نیز خریداری میشد.
برای اینکه کاربر تصمیم بگیرد بیمه مسافرتی را خریداری نکند، لازم بود منوی کشویی را باز کرده و به برچسب «نیازی به بیمه مسافرتی نیست» اسکرول کند، که بهطور نامعقول بین دو کشور لتونی و لیتوانی قرار داشت.
همانطور که مشخص است، رایانایر الگوی فریبنده عبارات را با الگوی فریبنده «مزاحمت بصری» (visual interference) ترکیب کرده بود تا کاربران را گیج و مسیر تصمیمگیری آنها را منحرف کند.
۱۵- مزاحمت بصری (Visual Interference)
کاربر انتظار دارد اطلاعات بهطور واضح و قابل پیشبینی در صفحه نمایش داده شود، اما این اطلاعات پنهان، مبهم یا بهگونهای جعل شدهاند.
تعریف:
راههای متعددی برای ایجاد اختلال در طراحی بصری یک صفحه وجود دارد تا اطلاعات پنهان، مبهم یا جعل شوند. ادراک بصری کاربر میتواند با استفاده از متنهای کوچک و کمکنتراست دستکاری شود. فهم و درک کاربر میتواند با ایجاد یک رابط شلوغ یا طاقتفرسا مختل شود. انتظارات کاربر نیز میتواند با قرار دادن اطلاعات مهم در سبکها یا مکانهایی که انتظار ندارد، نقض شود.
مثال:
در سال ۲۰۱۹، شرکت تسلا ویژگیای برای خرید آنلاین ارتقاها از طریق اپلیکیشن موبایل خود اضافه کرد، که به مالکین خودروهای تسلا اجازه میداد ارتقاهایی مانند سیستم خودران کامل ("Full Self-Driving") را به قیمت ۴۰۰۰ دلار خریداری کنند. برخی مشتریان به اشتباه این خرید را انجام دادند و وقتی متوجه شدند که تسلا از ارائه بازپرداخت خودداری میکند، بسیار ناراحت شدند. نویسنده مشهور نسیم نیکلاس طالب در توییتر شکایت کرد: «من بهطور غیرعمد دکمه خرید را فشار دادم در حالی که اپلیکیشن در جیبم بود.»
در صفحه خرید، متنی کوچک و کمکنتراست با این مضمون که «ارتقاها قابل بازپرداخت نیستند» پنهان شده بود. این متن کمترین کنتراست را در صفحه داشت و دیدن آن دشوار بود (منبع تصویر: Reddit، ۲۰۱۹).
۱۶- فشار زمانی جعلی (Fake Urgency)
کاربر تحت فشار قرار میگیرد تا عملی را انجام دهد، زیرا محدودیت زمانی جعلی به او نشان داده میشود.
تعریف:
وقتی کاربر تحت فشار زمانی قرار میگیرد، توانایی او برای ارزیابی انتقادی اطلاعات نمایش داده شده کاهش مییابد، زیرا زمان کمتری دارد و ممکن است اضطراب یا استرس تجربه کند. ارائهدهندگان میتوانند از این موضوع به نفع خود استفاده کنند و کاربر را وادار کنند عملی را انجام دهد که ممکن است کاملاً به نفع او نباشد.
مثال:
اپلیکیشن Shopify به نام “Hurrify” که توسط شرکت Twozillas ساخته شده است، قابلیت ایجاد پیامهای فشار زمانی جعلی را دارد، از جمله شمارش معکوس جعلی. در تصویر اول، آنچه کاربر معمولاً در سایتی با شمارش معکوس Hurrify میبیند نمایش داده شده است: شمارشگر بسیار برجسته، متحرک و مدعی است که فروش پس از رسیدن شمارشگر به صفر پایان مییابد. با این حال، در رابط مدیریت برای فروشندگان (تصویر دوم)، پیکربندی پیشفرض روی "اجرای دوباره کمپین" تنظیم شده است، به این معنی که شمارشگر پس از رسیدن به صفر دوباره شروع میشود.
بهروزرسانی آوریل ۲۰۲۳: به نظر میرسد Hurrify از فروشگاه اپلیکیشن Shopify حذف شده است.
پایان.
انواع الگوهای فریبنده در تجربهی کاربری - بخش اول
بر علیه تمام موارد مطرح شده قوانین وضع شده است. شما می توانید با مراجعه به منبع قوانین و مثالهایی از جریمههای اعمال شده را مشاهده کنید.
منبع: https://www.deceptive.design/types
مقالات مرتبط:
- الگوهای تاریک رایج و نحوهٔ اجتناب از آنها
- آییننامهی رفتار حرفهای انجمن متخصصان تجربهی کاربری
- علیه مکانیسمهای طراحی اعتیادآور (طراحی غیراخلاقی)
- 6 نکته برای خلق طراحی اخلاقی در سال 2023
- طراحی غیراخلاقی یا فقط طراحی بد؟
- 7 اصل طراحی جهانی
- طراحی اخلاقی فیسبوک با هدف بهتر کردن آن برای همه ــ بخش اول