چه چیزی اخلاق نیست؟ (اشتباهات رایج درباره‌ی تعریف اخلاق)

 

 

   (Common Misconceptions About Ethics) ?What Is Ethics

 

 

چه چیزی اخلاق نیست؟ (اشتباهات رایج درباره‌ی تعریف اخلاق)

 

دو روی یک سکه

طراحی بر فضاها و مکان‌ها، حرفه‌ها و سرگرمی‌ها، دوستی‌ها و خانواده‌های ما اثر می‌گذارد. طراحی زندگی را بهبود بخشیده، آسیب‌ها را کاهش، بهره‌وری را افزایش و دانش را در دسترس‌تر می‌کند. طراحی بر انسانیت نیز اثر می‌گذارد.

اما برای استفاده‌های غیرمسئولانه از هر چیزی، حتی از طراحی همیشه راه‌های زیادی وجود دارد و این جنبه‌ی تاریک ماجراست. آمار و مطالعات نتایج شوکه‌کننده‌ای را از تبعات طراحیِ طراحان و مهندسان نمایان می‌کند. بنابراین ما طراحان حق داریم که نگران باشیم: نگران حریم خصوصی، امنیت و سلامت روانی خود، چرا که طراحی واقعا می‌تواند آسیب‌رسان باشد. 

به عنوان طراح، هدف ما کمک کردن به افراد است نه ایجاد دردسر مضاعف برای آنها. ما در راستای حفاظت از افرادی که طراحی را برای آن‌ها انجام می‌دهیم، از برچسب‌های مشخصی استفاده می‌کنیم، برای مثال چیزها می‌توانند «خوب» یا «بد» باشند. در واقع این جهان‌بینی و دانش ضمنی ماست که تصمیمات طراحی را هدایت می‌کند. انگیزه‌ی ما برای این منظور، خیر است اما از آنجایی که روش ما نزدیک‌بینانه و بدون داشتن دید کافی از آینده است، ما به یک رویکرد سیستماتیک نیاز داریم تا به ما کمک کند به صورت همه‌جانبه هم تصمیمات طراحی و هم انگیزه‌های اصلی آن را بررسی کنیم. چیزی که ما نیاز داریم یک رویکرد اخلاقی است.

 

 

دوره‌ی سقوط اخلاق طراحی

رشته‌ی اخلاق دارای شاخه‌های متعدد و اختلافات ظریف است. اما این تنوع و چند لایه بودن رشته‌ی اخلاق تضمینی برای ایجاد یقین در موضوعات مختلف نیست. بدیهی است که هیچ روش اخلاقی‌ای نمی‌تواند در خصوص همه‌ی موضوعات اخلاقی، تمام فرهنگ‌ها را همسو کند. بنابراین ایجاد یک فهرست جهانی از بایدها و نبایدها در اخلاق و طراحی به بیراهه رفتن است.

یکی از رویکردهای رایج در طراحی اخلاقی، رویکرد سوال محور است، اما منظور از سوالات، تصورات از پیش تعیین‌شده‌ی درست و غلط نیست. یک طراح باید بداند چه سوالاتی را بپرسد و چگونه پاسخ‌ها را دسته‌بندی کند، در غیر این صورت وسوسه خواهد شد که از اخلاق برای تایید اعتقادات قبلی خود و دستکاری ادراکاتش به نفع تصمیمات طراحی‌ استفاده کند.  

 

 

باورهای رایج غلط درباره‌ی اخلاق

اخلاق مجموعه‌ای از استانداردهای رفتاری است که به ما کمک می‌کند در شرایط خاص چگونه تصمیم بگیریم. هنگام بررسی یک موضوع اخلاقی سوالاتی مطرح می‌شوند که انگیزه‌های ما، میزان آگاهی ما از حقایق و تاثیر اعمال ما بر دیگران را مشخص می‌کنند، از دل این سوالات است که انتخاب‌های ما شکل می‌گیرند. تفکر اخلاقی به ما کمک می‌کند تا با این سوالات مواجه شویم:

  • چگونه زندگی خوبی داشته باشیم؟ 
  • حقوق و وظایف ما کدامند؟ 
  • چگونه تفاوت بین درست و غلط را تشخیص دهیم؟
  • چگونه در هر موقعیتی بهترین اقدام را انتخاب کنیم؟

 

معمولا افراد در نتیجه‌گیری‌های اخلاقی خود به استدلال‌هایی خارج از تعریف اخلاق متوسل می‌شوند و این امری غیرعادی نیست. اما باید توجه داشت که این استدلال‌ها در عین متقاعدکننده بودن، می‌توانند گمراه‌کننده هم باشند. با هم تعدادی از این استدلال‌ها را مرور کنیم:

 

 

1- علم به معنای اخلاق نیست.

علم اطلاعات و داده‌هایی را در مورد جهانِ قابل‌مشاهده در اختیار ما می‌گذارد. این اطلاعات می‌توانند به تصمیم‌گیری‌های اخلاقی کمک کنند، اما به ما نمی‌گویند که چرا باید به روش خاصی عمل کنیم (یکی از ملاحظات کلیدی اخلاق). علاوه بر این، امکان علمی یا فناورانه به معنای برابری یا یکپارچگی اخلاقی نیست.

 

یک مثال: یک طراح UX با هدف بهبود یک فراخوان با عملکرد ضعیف در برنامه‌ای در وب استخدام می‌شود. این طراح با شناسایی و آزمایش راه‌حلِ خود نرخ تبدیل CTA را به طرز چشم‌گیری بهبود می‌بخشد. اما آیا افزایش آمار در این فراخوان، به تنهایی برای تشخیص اخلاقی بودن راه‌حل طراح کافی است؟ آیا افزایش آمار بیانگر اخلاقی بودن روش طراح است؟

 

2- احساس به معنای اخلاق نیست.

احساسات، تصمیمات اخلاقی ما را هدایت می‌کنند، اما در بسیاری از موارد، غیرقابل اعتماد و متمرکز بر خود هستند (در حالی که اخلاق در درجه‌ی اول بر دیگران متمرکز است). محرک‌های محیطی، انتظارات فرهنگی، شرایط اجتماعی و سایر عوامل بر احساسات ما تاثیر می‌گذارند. حتی ممکن است احساس کنیم که یک عمل اخلاقی است در حالی که در واقعیت از نظر اخلاقی مذموم است. البته که هر یک از ما به شخصه باید با احساسات خود هماهنگ باشیم، اما احساسات لزوما برابر با اخلاق نیستند.

 

برای مثال یک تیم طراحی برند را در نظر بگیرید که برای بازنگری در شعار یک شرکت به مشتریانش استخدام شد. بعد از انجام تحقیقات و چیدن استراتژی جدید، تیم طراحی چشم‌انداز بنیادین جدیدی را ارائه کرد که موجب به وجد آمدن ذینفعان شرکت شد. آیا هیجان ذینفعان تضمین می‌کند که قول و شعار اصلی نام تجاری جدید اخلاقی است؟ به‌عنوان طراح، مهم است که یاد بگیریم در مورد مسائل اخلاقی جدا از تأثیر احساساتمان قضاوت کنیم.

 

3- عرف و باورهای عمومی به معنای اخلاق نیست.

هنجارهای فرهنگی نظم، هماهنگی و همکاری را در میان گروه‌های مختلف مردم  ترویج می کنند، اما فرهنگ‌ها؛ مستعد نادیده گرفتن کاستی‌های خود نیز هستند. نقاط کور یک فرهنگ، می‌تواند منجر به ایجاد نگرش‌ها و اقدامات منفی نسبت به افراد خارج از آن فرهنگ شود. البته که هنگام مواجهه با تصمیمات اخلاقی باید نسبت به انتظارات فرهنگی حساس باشیم، اما اخلاق با اجماع بین گروهی از مردم اداره نمی‌شود.

 

به‌عنوان مثال؛ تیمی از محققان UX به محله‌ای فرستاده شدند تا با گروهی از مردم که اصل‌ونسب و شیوه‌ی زندگی خود را از یک بستر فرهنگی مشترک گرفته‌اند، مصاحبه کنند. در طول مصاحبه‌ها، تیم تحقیق دریافت که اعضای جامعه به اتفاق در مورد یک موضوع مهم اجتماعی به توافق رسیده‌اند و دلیل این توافق را یک سنت فرهنگی دیرینه می‌دانند. آیا سنت فرهنگی (یا پذیرش گسترده‌ی آن) درستی دیدگاه اعضای جامعه را از نظر اخلاقی نشان می‌دهد؟

 

4- مذهب به معنای اخلاق نیست.

مؤسسات مذهبی اخلاق خوب را ترویج کرده و پیروان خود را تشویق می‌کنند تا پیامدهای اخلاقی اعمال خود را بسنجند، اما همه‌ی مردم پیرو یک دین واحد نیستند. سنت‌ها و آموزه‌های هر دین نیز ممکن است در طول زمان به اشتباه تفسیر شوند و بنابراین طرفداران را به سمت اجرای فهرستی از قوانین سفت و سخت که منجر به رفتار غیراخلاقی می‌شود سوق می‌دهند.

 

به‌عنوان مثال؛ چند نفر از اعضای یک تیم مشاور طراحی وب، اعتقادات مذهبی مشترکی داشتند. آنها واقعاً سعی کردند کار درست را انجام دهند و گاهی اوقات در هنگام مواجهه با تصمیمات دشوار به آموزه‌های دینی خود اشاره می‌کردند. آیا یکپارچگی طراحی و مذهب تیم طراح، تضمین‌کننده‌ی اخلاقی بودن اقدامات آنهاست؟

 

 

5- قوانین به معنای اخلاق نیست

قوانین برای حفظ صلح و حمایت از شهروندان است. در یک دنیای ایده‌آل، قوانین به بروز رفتارهای اخلاقی می‌انجامند، اما در دنیای واقعی، قوانین را می‌توان خراب کرد و دور زد. گاهی ممکن است یک عملِ مجازِ قانونی از نظر اخلاقی غیروجدانی باشد.

 

برای مثال، یک تیم طراحی وظیفه‌ی ساخت و معرفی یک ابزار پیشگامانه را برای یک پلتفرم محبوب SaaS عهده‌دار شد. این ابزار ویژگی‌هایی داشت که باعث ایجاد نگرانی‌هایی از بابت قانونی نبودن می‌شد، اما بعد از بررسی این نگرانی‌ها برطرف شد، زیرا همه چیز قانونی بود. آیا قانونی بودن ویژگی‌ها تضمین می‌کند که آن‌ها از نظر اخلاقی هم خطری ندارند؟

 

 

منبع: https://www.toptal.com/designers/design-director/design-ethics#:~:text=An%20ethical%20design%20dilemma%20occurs,options%20that%20appear%20equally%20beneficial

۵
از ۵
۲۲ مشارکت کننده

نوشته های اخیر

دسته بندی ها

ثبت

پیغام شما با موفقیت ارسال شد.